۱۳۹۱ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

آموزش عربی سال اول و دوم و سوم دبیرستان

سلام امروز میخواستم  از صحفه ی عربی وبلاگ پرده برداری کنم!!

این صفحه تقریبا کاملی هست که شامل قواعد عربی سال اول و دوم و سوم دبیرستان هست و بعد از اون به ترتیب  ترجمه تمامی دروس سال اول و دوم و سوم دبیرستان است .

دوستان اگه مشکلی دیدند و یا اگه احساس کردند که این بخش چیزی کم داره لطفا در بخش نظرات حتما بگن ! 

۱۳۹۱ خرداد ۲۲, دوشنبه

فرمول محیط و مساحت اشکال هندسی


پنج قاعده براي موفقيت در كنكور

در اين مقاله سعي مي‌كنيم اصول و قواعد اساسي موفقيت در كنكور را اجمالاً مورد بررسي قرار دهيم. اين قواعد عبارتند از:
1- احساس خلأ
2- تعيين هدف
3- برنامه‌ريزي و مشاوره صحيح و اصولي
4- مطالعه صحيح و اصولي
5- بهداشت روان

اينك به شرح مختصر هريك از اين قواعد پنج‌گانه مي‌پردازيم:

1- احساس خلأ : اصولاً شكل گيري هر انگيزه‌اي براي حركت ناشي از احساس كمبود و خلاء مي‌باشد. انسان تا احساس گرسنگي نكند به سوي غذا نمي‌رود و تا احساس فقر نكند به سوي غنا گام بر نمي‌دارد.

اثبات اين مسأله آسان است. ما براي حركت به سوي مقصد احتياج به «انگيزه» داريم و براي طي كامل مسير نيز اين «انگيزه» بايد لحظه به لحظه تجديد و تقويت شود. تا وقتي كه انسان در خود احساس خلأ و كمبودي نكند انگيزه‌اي براي حركت ايجاد نمي‌شود. پس از شروع به حركت نيز دوام و استمرار آن منوط است به بقاء اين احساس. لذا هرلحظه كه انسان متوجه شود كه كمبود برطرف شده است يا اينطور تصور كند، بديهي است كه از حركت باز مي‌ماند.

تحصيل علم نيز به همين ترتيب است. انسان تا احساس جهل (خلأ علم) نكند به سوي كسب دانش گام بر نمي‌دارد. و براي استمرار اين حركت نيز بايد «فقدان علم» همواره مدنظر باشد. بي‌شك از بين رفتن اين احساس، انگيزة جويندة علم را زايل مي‌كند و او را از حركت باز مي‌دارد.

2- تعيين هدف : گام بعدي در دستيابي به يك مقصود شناخت دقيق و كامل‌ِ آن است. زيرا پس از آنكه انسان كمبود و خلأ چيزي را در خود احساس ‌كند براي رفع آن تلاش مي‌كند. اما تنها اين كافي نيست بلكه او نيازمند دورنمايي است كه تا انتها او را در يك مسير به حركت وادارد و از انحراف او به اطراف جلوگيري كند و آن چيزي جز تعيين «هدف» و شناخت كامل و دقيق آن نيست. در تعيين هدف نكات زير بايد مورد توجه واقع شود:

الف) هدف بايد متعالي و ارزشمند باشد. بدون شك اهدافي بي ارزش و پوچ مانند «فرار از سربازي» و «چشم هم‌چشمي» نمي‌تواند دورنماي مناسبي براي حركت باشد.

ب) هدف بايد واضح و مشخص باشد و داوطلب كاملاً به آن آگاهي و اعتقاد داشته باشد. بسياري از داوطلبان شركت كننده در كنكور از اهداف واقعي خود بي‌خبرند. وقتي از آنها پرسيده مي‌شود «هدف شما از مطالعه و تحمل سختي‌هاي شركت در كنكور چيست؟» از «علاقه»، «استعداد»، «درآمد» و امثال اينها صحبت مي‌كنند اما پس از چند لحظه اعتراف مي كنند كه علاقه‌اي به رشتة مد نظر خود ندارند يا براي كسب درآمد نيازي به تحصيل احساس نمي‌كنند و استعدادي هم در ميان نيست. مشخص نبودن هدف يكي از مهمترين عوامل عدم موفقيت داوطلبان است.

ج) هدف بايد ثابت باشد. معمولاً تغيير هدف آثار سوء و جبران ناپذيري را بر جاي مي‌گذارد. در نظر بگيريد داوطلبي براي قبولي در رشته مهندسي عمران شروع به مطالعه مي‌كند و طبق عادت نادرست، وقت خودرا تماماً مصروف يادگيري دروس اختصاصي مي‌كند اما پس از مدتي بنا به دلايلي تصميم به شركت در آزمون زبان انگليسي مي گيرد و در مدت كوتاه باقيمانده تا كنكور مجبور است دروس عمومي را كه مدت مديدي از آنها غافل بوده است مطالعه كند. تأثير ناخوشايند تغيير هدف در چنين مواردي آشكار است.

د) هدف بايد واحد باشد. در نظر داشتن چند هدف آن هم اهدافي كه همسو نيستند (مثلاً انتخاب رشته‌هايي كه در يك زير گروه نيستند) موجب تحميل تكاليفي بيش از حد توان بر داوطلب مي‌شود.

3- برنامه‌ريزي و مشاوره صحيح و اصولي: پس از تعيين هدف و شروع به حركت، نخستين نيازي كه احساس مي‌شود يك «برنامة صحيح و اصولي» مي‌باشد. در اين مرحله انسان از خود مي‌پرسد: «حال كه بايد براي تحقق يك هدف حركت كنم «راه درست» كدام است؟ راه درست براي نيل به مقصود همان «برنامه‌ريزي صحيح و اصولي» است. رسالت يك برنامه خوب آنست كه ما را با صرف كمترين انرژي و زمان به تمامِ اهداف تعيين شده برساند. برنامه‌ريزي صحيح و اصولي براي داوطلبان كنكور بايد داراي شرايط زير باشد:

الف) تجزيه زمان باقي مانده به واحدهاي كوتاه مدت: بدين معنا كه مثلاً اگر تا روز آزمون صد روز باقي است اين صد روز به دوره‌هايي كوتاه مدت همچون دوره‌هاي هفت يا ده روزه تقسيم شوند و تكليف داوطلب در هر دوره مشخص باشد. اين تقسيم‌بندي موجب مي‌شود داوطلب گذران دوره‌هاي زماني را يكي پس از ديگري احساس كند و بتواند تا حدي برنامة آيندة خود را پيش‌بيني نمايد و در پايان هر دوره خود را بيازمايد تا از ميزان پيشرفت خود مطلع شود.

ب) برنامه ريزي بايد مبتني بر تجربه باشد: بدون ترديد براي رسيدن به يك هدف، بهترين و مطمئن‌ترين راه‌، حركت در مسيري است كه از «آزمون و خطا» سر سلامت به درآورده باشد و امتحان خود را پس داده باشد. تجربة برنامه‌هاي غيراصولي و نيازموده و همچنين برنامه‌هايي كه از جانب افراد غير متخصص و غيركارآزموده طرح‌ريزي شده است به داوطلبان شركت در كنكور – كه فرصت كوتاه و جبران ناشدني دارند – به هيچ عنوان توصيه نمي‌شود.

ج) تجويز كلية دروس در كليه واحدهاي زماني: نكتة بسيار مهمي كه هر برنامة اصولي بايد آن را تأمين كند «قرار دادن كليه دروس در كلية واحدهاي زماني» است. مثلاً اگر برنامه تحصيلي شامل هفت مرحلة ده روزه باشد بايد در هر هفت مرحله، داوطلب كلية دروس را مورد مطالعه قرار دهد. غفلت از هر ماده درسي و تعويق در مطالعة هر درس هرچند كم اهميت، تبعات سوء و جبران ناپذيري را به‌ دنبال دارد.

البته بايد توجه داشت كه كمتر دانش‌آموزي توانايي برنامه‌ريزي اصولي و هدفمند را دارد و در اينجاست كه نياز به مشاوران متخصص و مجرب در اين زمينه احساس مي‌شود. در اين مورد به ذكر اين نكته بسنده مي‌كنيم كه مهمترين ويژگي مشاور آنست كه خود توانسته باشد اين مسير را با موفقيت پيموده باشد و از راه و چاه آگاه باشد.

4- مطالعه صحيح و اصولي: يكي از كليد واژه‌هاي اساسي در موفقيت تحصيلي و بخصوص موفقيت در كنكور آشنايي داوطلب با تكنيك و اصول مطالعه است. امروزه بر كسي پوشيده نيست كه مطالعه براي كنكور يك مقوله پيچيده و علمي است و نيازمند آموزش است. با افزايش رقابت در كنكور و علمي و تخصصي شدن سؤالات تنها كساني مي‌توانند در اين مبارزه نفس‌گير پيروز شوند كه با تكنيك‌ها و روش‌هاي مطالعه آشنا باشند. روش صحيح مطالعه روشي است كه با صرف كمترين زمان و انرژي از سويي باعث تسلط كامل دانش‌آموز بر مطالب كتب درسي شود و از سوي ديگر ثبات معلومات را در ذهن او تضمين نمايد. در شماره‌هاي آينده به اين مقوله بيشتر پرداخته مي‌شود.

5- بهداشت روان : تأثير بهداشت و سلامت روان را بر فرآيند يادگيري، پيشرفت تحصيلي و حفظ و تقويت انگيزه داوطلب نمي‌توان انكار كرد. درواقع بهداشت و آرامش روان بستري مناسب جهت نيل به هدف را فراهم مي‌آورد. علت شكست بسياري از داوطلبان مستعد و كوشا در كنكور عدم تأمين آرامش و سلامت روان است. آفت‌هاي بهداشت روان از اين قرار است.

الف) افسردگي: افسردگي نوعي غم و اندوه و كاهش غيرطبيعي سطح شادماني در انسان است. افسردگي موجب مي‌شود داوطلب انرژي لازم را براي دنبال كردن برنامة تحصيلي خود، نداشته باشد و در ميانة راه سرد و متوقف شود رابطه ميان افسردگي و هجوم افكار منفي و مشغوليت بيش از حد فكر به اين افكار و متعاقباً از دست دادن قدرت تمركز و افت كيفيت يادگيري، کاملاً اثبات شده است.

ب) استرس: استرس‌هاي رواني اگر بي‌قاعده و بيش از حد معمول باشند آرامش فرد را به مخاطره انداخته و او را از پيشرفت تحصيلي باز مي‌دارند.

ج) ترس از ناكامي: ترس از ناكامي كه داوطلبان از آن به عنوان «اضطراب» و «دلشوره» ياد مي‌كنند آفتي است كه موفقيت هر داوطلب كنكور را تهديد مي‌نمايد. اين ترس غير موجه از آينده تمام وجود داوطلب را تسخير مي‌كند و بستر مناسب براي رشد و ثبات هرگونه دانش مفيد را از بين مي‌برد.

ما نيز در اين مجموعه مقالات مي‌كوشيم با تمركز بر اصول فوق و طرح مسائل موردنياز، داوطلبان عزيز را گام به گام تا لحظة شركت در اين آزمون سرنوشت‌ساز همراهي كنيم و از اين رهگذر بتوانيم در شادماني موفقيت قشر فرهيخته و دانش‌ آموختة فردا سهيم باشيم.
نقل از سايت تبيان

آشنايي با برنامه‌ريزي درسي

اما طراحی و اجرای یک برنامه‌ریزی درسی مناسب، بسیار پیچیده است. در برنامه‌ریزی بحث ما این است که هیچ کس نسبت به شما آشناتر از خود شما نیست. برداشتی تقریبی از میزان هوش و استعدادهای متفاوت، آشنایی با روحیات و ظرفیت روانی، همه و همه، نکات ریز و در عین حال قابل تأملی است که از شما بهترین برنامه‌ریز را می‌سازد. راهنمایی، در امور متفاوتی می‏تواند به‏کار بیاید؛ اما با توجه به شناختی که شما از خودتان دارید، پس از دریافت همه راهنمایی‌ها، خود شما هستید که باید به تصمیم‌‌گیری نهایی و ترسیم جدول برنامه‌ی درسی‌تان بپردازید؛ در این حال، طراح جدول، خود به استفاده از آن نیز مشغول می‏شود و به طراحی بهترین جدول برنامه‌ی درسی می‌پردازد.

برنامه‌ریزی چیست؟

بیش‏تر برنامه‌ها به طور ذهنی ترتیب یافته‌اند و کم‏تر از یک اصول مدون و مرتب پیروی می‏کنند. اکثراً بدون آن‏که بدانند، برنامه‌ای برای خود درست کرده‌اند، چیزهایی را در نظر گرفته‌اند و برای فراگیری مواد مختلف درسی به طور تقریبی می‌دانند که چه مدت زمانی را صرف این درس یا آن درس کنند؛ یعنی نحوه‌ای از تقسیم وقت که در آن کم‏تر چیزی سر جای خودش است.
اولین مؤلفه‌ای که در محتوای هر برنامه‌ای خودنمایی می‏کند، نظم است؛ نظمی که از فکر به روی کاغذ جان می‏گیرد و در بازبینی چند باره آن به شکل واقعی خود نزدیک می‏شود. تنظیم یک برنامه مشخص قبل از هر چیز از هدر رفتن انرژی شما جلوگیری می‏کند و با ایجاد نظم در فکر و کار، آمادگی شما را تضمین خواهد کرد. حاصل با اهمیت این کار، ایجاد اعتماد نسبت به پیشرفت مطلوب کار و جلوگیری از دلشوره و نگرانی‌های معمول داوطلبان در ترس از انجام به موقع همه کارها و مرور همه‌ی درس‌ها تا قبل از آزمون است.

پس کمی از انرژی خود را در اینجا صرف کنید تا از اتلاف انرژی در بسیاری از جاهای دیگر جلوگیری شود. (هر ساعت تفكر بر روي برنامه از چند روز كار بيهوده جلوگيري مي‌كند.)

عامل دیگری که علاوه بر نظم در یک برنامه‌ریزی درست خودنمایی می‏کند، وجود یک نگرش جامع در آن است، نگرشی که تا حد ممکن، تمامی زوایا را در نظر گرفته و با کم‏ترین نقص و اشکال، امکان اجرا داشته باشد. حال که برنامه‌ریز و مجری، خود شما هستید، پس می‌توانید هر بار که به اشکالی برخورد کردید، خود عیوب کار را رفع کنید و پس از مدت کوتاهی به بهترین برنامه دست یابید؛ در این بین، ممکن است وقتی که در حال طراحی یک برنامة جامع برای درس و زندگی خود طی یک دورة آمادگی هستید، در مشورت با صاحب‌نظرات یا دوستان، متوجه فوائدی در برنامه‌هایی که آن‏‏ها تنظیم کرده‌اند، بشوید؛ در این صورت، استفاده بردن از نکات مثبتی که به فکر دیگران رسیده است، همواره کمک حال شما خواهد بود.

در این مورد، توصیه ما این است که جلسه‌ای با دوستان دیگری که خود را برای آزمون آماده می‏کنند، تشکیل دهید و برای هر یک، برنامة پیشنهادی خود را مطرح کنید؛ در این حال، قبل از انجام هر کار، برنامة خود را در معرض نقد دیگران قرار دهید و در درجة بعد، از افکار جدید دیگران استفاده کنید.

اجرای برنامه

همان‌طور که گفته شد، یک برنامه خوب، برنامه‌ای جامع است. برنامة طراحی شده نباید شما را از جریان عادی زندگی خارج سازد. در این یک سال آموزشی، بسیاری از کارهای عادی زندگی را انجام می‌‌دهید؛ اما یک تفاوت عمده در آن به‏وجود می‏آید و آن این است که فعالیت اصلی، حول آماده شدن برای آزمون دور می‌زند. اگر برنامه‌ای یکساله برای خود ترتیب دهید، مطمئن باشید که وقت کم نمی‌آورید.
برای ترسیم برنامة خود می‌توانید برای هر روز مقدار درسی را که باید خوانده شود، تعیین کنید؛ برای مثال، روز اول ماه را به خواندن 20 صفحه شیمی اختصاص بدهید (بالاخره شيمي از همه چيز مهم‌تر است! Wink ) یا با خود قرار بگذارید که در این روز تا پایان فصل اول زیست‌شناسی را مرور کنید و این برای دو ساعت اول روز باشد. زمان خواب شب و خواب بعدازظهر باید مشخص و کافی باشد. اگر بتوانید از ساعت اولیة صبح کار را شروع کنید، بسیار مطلوب خواهد بود. می‌توانید در روزهای ماه‌های آغازین، ساعاتی کم‏تر را برای درس خواندن بگذرانید و ماه‌های آخر را فشرده‌تر بگذارنید؛ این کار از نظر روانی نیز مفید است؛ زیرا هر چه به روز برگزاری آزمون نزدیک‌تر می‌شوید، موضوع برایتان جدی‌تر می‏شود.
به این ترتیب، طی ساعات مشخص، در هر روز به مرور چند درس بپردازید و در فاصله‌های مشخص، ساعتی را برای استراحت اختصاص دهید.
پیش‌نویس برنامه شامل تقسیم کتاب‌ها به روزها و ساعات است. معمولاً برنامه ماه اول را می‏توان برای بررسی و اصلاح مجدد اختصاص داد. طی یک ماه اول، هم سختی و هم آسانی درس‌ها برای شما مشخص‌تر می‏شود و هم قابلیت‌های خود را درمی‌یابید؛ به این ترتیب، از شروع ماه دوم، برنامة دقیقی در پیش رو دارید که در آن برنامه، این موارد ذکر شده است:


شما با طراحی چندین برنامه‌ای به دو نکتة مهم دست می‌یابید؛ نخست آن‏که می‌توانید اِشراف نسبتاً کاملی به کل برنامة خود پیدا کنید؛ این نگرش از بالا، به شما امکان می‏دهد تا هماهنگی لازم بین روزها و ماه‌ها را به‏دست آورده و برنامة موزون و روانی را برای خود ترتیب دهید.
مزیت دوم ترسیم برنامه کلی، این است که به یکباره، کل ساعاتی را که به عنوان ساعت مفید برای فاگیری مواد مختلف لازم دارید، پیش روی شما قرار می‏گیرد؛ به این ترتیب، جدای از ایام هفته و ماه، به چند صد ساعت زمان در کل دوره زمانی می‌رسید که برای آماده شدن به آن نیاز دارید؛ ساعاتی که قاعدتاً بخش بر ماه‌ها و روزها می‏شود و با این قسمت کردن، سهم تعداد ساعت‌های مطالعه در هر روز مشخص می‏شود.

بهترین اثر این نوع تقسیم‌بندی، آن است که امکان عقب ماندن از برنامه بسیار کاهش می‌یابد. شما ممکن است در پایان یک ماه، از برنامه 10 ساعت عقب یا جلو افتاده باشید؛ در این شکل، با سرشکن کردن این ده ساعت در ماه آینده، شاید روی یک ربع یا بیست دقیقه بیش‏تر وقت گذاشتن بتواند عقب‌افتادگی شما را جبران کند و در عین حال، فشار چندانی به شما وارد نکند. در این کار مهم، به یک زمان‌بندی منطقی، با در نظر گرفتن 5% کل زمان طراحی شده برای وقایع احتمالی دست می‌یابید. بعد از تمامی این زمان بندی‌ها و دست یافتن به ساعات مفیدی که طی هر روز باید صرف درس خواندن بکنید، با ساعات زیادی روبه‌رو می‌شوید که به عنوان وقت آزاد، می‏تواند مکمل بسیار خوب و مطلوبی برای روند پیشرفت شما باشد؛ برنامة کمکی که شما را از دلزدگی و یاس بازدارد و بتواند به عنوان نیرویی انرژی بخش برای ادامه کار عمل کند. اگر در این ساعات آزاد، برنامه‌های تفریحی و ورزشی مناسبی را برای خود ترتیب بدهید، توان و انرژی خود را به نقطة مطلوب رسانده‌اید.

(نكته‌اي كه به تجربه به من ثابت شده اين است كه بهترين تفريح در اين زمان مي‌تواند كارهاي گروهي باشد. از گوش دادن به آهنگ با صداي بلند، ديدن فيلم‌هاي سينمايي و بازي‌هاي كامپيوتري جدا بپرهيزيد زيرا تمركز شما را در چند روز آينده به هم مي‌زند.)

در برنامة خود، زمان مناسبی برای خواب وا ستراحت از یک سو و صرف غذا و خوراک از سوی دیگر اختصاص دهید؛ از این وقت آزاد می‌توانید برای جبران کاستی‌ها و مرور مجدد درس‌ها استفاده کنید.
در اینجا باز هم متذکر می‌شویم که برنامة ترسیمی شما باید منطبق با واقعیت باشید؛ واقعیتی که در آن هوش و استعداد و توانایی شما به نحو منطقی ارزیابی شده و ساعات مفیدی که برای موفقیت به آن نیاز دارید، در نظر گرفته شود؛ ساعاتی که از یک شخصی به شخص دیگر ممکن است متفاوت باشد. جوّ خانوادگی و مقتضیات مادی و معنوی خود را به طور کامل در برنامة درسی خود در نظر بگیرید و دریابید چه عواملی کمک حال شما و چه عواملی اهرم بازدارنده شما در اجرای برنامه تنظیمی‌تان هستند.
در انتهای این بخش باز هم متذکر می‌شویم که برنامة درسی خود را طوری ترتیب دهید که هر چه به زمان برگزاری آزمون نزدیک‌تر می‌شوید، آن را فشرده‌تر کنید، در واقع، یکی دو ماه آخر، زمان مرور آن مباحثی است که فرا گرفته‌اید و در ماه آخر می‌توانید، برنامة روزانة فشرده‌تر و تفریح و سرگرمی کم‏تر داشته باشید. در ماه آخر، از نظر روانی نیز بیش‏تر پذیرای درس خوانده به طور فشرده خواهید بود؛ در این موقع مطالب را کاملاً فرا گرفته و با مرور مجدد، آن‏‏ها را هر چه بیش‏تر به ذهن می‌سپارید.

خلاصه‌اي از آنچه در این بخش خواندید:

* در دورة آمادگی برای آزمون، برنامه‌ریزی درسی، چگونگی پیمودن راه را پیش روی شما می‌گذارد.
* در برنامه‌ریزی، هیچ کس نسبت به شما، آشناتر از خود شما نیست.
* اولین چزی که در محتوای هربرنامه‌ای خودنمایی می‏کند، «نظم» است.
* کمی صرف انرژی در برنامه‌ریزی، از اتلاف انرژی در بسیاری جاهای دیگر جلوگیری می‏کند.
* برنامه‌ریزی کلی برای کی دوره یکسالة آمادگی، به شما یک نگرش جامع و در یک نگاه میزان ساعات مفید مورد لزوم را می‏دهد.
* در برنامه‌ریزی مشورت کنید.
* اجزای برنامه را مشخص کنید. این اجزا شامل ساعات مفید برای مرور درس‌ها، وقت استراحت، تفریح و صرف غذا و خواب است.
* پیش‌نویس برنامه را مورد ارزیابی قرار دهید.
* زمانی را نیز برای وقایع احتمالی کنار بگذارید.
* جدی باشید؛ اما خشک نباشید، و برای تغییرات احتمالی لازم انعطاف داشته باشید.

برنامه‌ریزی و مطالعه

دانش‌آموزان تصور می‏کنند که پس از چندین سال تحصیل، بر اثر کسب تجربه به شیوه صحیح مطالعه دست یافته‌اند و با این باور، کاستی‌های خود را در تحصیل به عوامل دیگری همچون استعداد، امکانات،ريال شرایط و شانس مرتبط می‌‌دانند! در حالی که استفاده از تجربه‌های مثبت و منفی در صورتی امکان‌پذیر است که دانش‌آموزان یاد بگیرند چگونه یاد می‌گیرند، تا بتوانند یادگیری خود را بررسی، ارزشیابی و هدایت کنند؛ بنابراین، دانستن شیوه‌ و اصول یادگیری، یکی از مهمترین نیازهای دانش‌آموزان است که متأسفانه جای آن در نظام آموزشی ما خالی است. نباید افت تحصیلی را علامت ناتوانی در تحصیل دانست؛ بنابراین، در بررسی عوامل و موانغ موفقیت در تحصیل، مهمترین مسأله، نحوه و نگرش و عملکرد ما در تحصیل است؛ اما یکی از پیچیدگی‌های فرآیند تحصیل، دوره‌هایی است که نمی‌توان علت و معلول رادر آن‏‏ها از هم تفکیک نمود؛ زیرا، در یک دور (حلقه)، علت و معلول مرتب جای خود را به هم داده، در جهت تقویت هم تحرکت می‏کنند؛ به عنوان مثال، استرس و اضطراب، یکی از مشکلات گریبان‌گیر دانش‌آموزان است؛ زیرا نمی‌توان مشخص کرد که اضطراب علت است یا معلول؛ به خاطر آن‏که عدم توانایی در یادگیری، اضطراب‌زا است و وجود اضطراب، خود مانعی جدی بر سر راه یادگیری به شمار می‏آید و در این دور منفی هر چه پیش می‌رویم، زمینه افت تحصیلی، بیش‏تر فراهم می‏آید.
با آگاهی از وجود چنین دورهایی، می‏توان برنامه‌های سازنده‌ای را پی ریخت. هدف این نوشتار نیز نشان دادن دور مثبت یادگیری و موفقیت تحصیلی است تا با قرار گرفتن در آن بتوان در مسیر پیشرفت قرار گرفت. شروع این حرکت و افتادن در این مسیر، نیاز به یک موتور قوی و همیشگی دارد و برنامه‌ریزی، موتور جلوبرنده این حرکت مثبت است. برنامه‌ریزی تحصیلی هر فرد، نشان دهنده نگرش و شیوه برخورد او با یادگیری است و آشنایی با اصول آن، اولین و مهمترین راه برای رسیدن به موفقیت در تحصیل است. متأسفانه بیش‏تر دانش‌آموزان برنامه‌ای برای مطالعه ندارند و حتی عده‌ای تصور می‏کنند که چون شدیداً سرگرم مطالعه‌اند، دیگر فرصتی برای برنامه‌ریزی نخواهند داشت.
برنامه تحصیلی، افزون بر این‏که مسیر موفقیت را هموار می‌سازد، موجب صرفه‌جویی در وقت و هزینه نیز می‏شود؛ زمان مطالعه را کاهش می‏دهد؛ بر مدت نگهداری مطالب در حافظه می‌افزاید و توان یادآوری مطالب را در امتحان دو چندان می‏کند. البته برنامه‌ریزی، نوعی مهارت است که با تجربه و پشتکار قوت می‏گیرد.
برنامه مناسب، باید با بهره‌گیری از اصل یادگیری و با توجه به نیازها، توانایی‌ها و روحیات فرد تنظیم شود و در حین اجرا نیز با بررسی ضعف‌ها و خطاها به تکامل برسد؛ از این‌رو، پیش از پرداختن به اصول برنامه‌ریزی، باید چگونگی یادگیری را آموخت تا بتوان بر مبنای آن برنامه‌ریزی کرد. ما در بررسی اجمالی یادگیری، توجة ویژه خود را معطوف دانش‌آموزانی می‌کنیم که در حال تحصیل هستند و از مدرسه و کلاس استفاده می‏کنند؛ اگر چه دانش‌آموزان دیگر، به ویژه کسانی که برای کنکور مطالعه می‏کنند، نیز می‌توانند با اندکی تغییر از آن بهره گیرند.
1- تعیین ماه، هفته، روز، ساعات مرور درس‌ها. 2- ساعات خواب، استراحت، صرف غذا، تفریح. 3- روزهایی برای تعطیلی.

منبع : پيك سنجش

آشنایی با رشته مهندسي صنايع



 مهندسي صنايع ، شامل كاربرد روشهاي تجزيه و تحليل اصول فيزيكي براي تبديل موادخام و ساير منابع به فرمي كه رضايت و
احتياجات آدمي را تامين كند، ميباشد.با پيشرفت علم و تكنولوژي و تعامل اين دو با هم، تخصصها و گرايشهاي مختلف مهندسي بوجود آمدهاند. در اين ارتباط مهندسي صنايع رشته نسبتاً جديد است كه ضمن برخورداري از مفهوم كلي مهندسي، حوزههاي كاري فراتري را در مقايسه با ساير رشتهها مورد توجه قرار ميدهد. نوشته حاضر سعي دارد مطالبي را جهت آشنايي با مهندسي صنايع در قالب سر فصلهاي ذيل ارائه نمايد.

مهندسي صنايع چيست؟

مهندسي صنايع عبارت از كاربرد اصول و تكنيكهايي به منظور بهبود، طراحي و نصب سيستمهايي شامل انسان، مواد، اطلاعات، انرژي و تجهيزات براي فراهم آوردن امكان توليد كالاها و ارائه خدمات بشكل كارا و مطلوب ميباشد.

براي بررسي، ارزيابي و كاربرد اين سيستمها، دانش و مهارتهاي علوم رياضي، علوم فيزيكي و علوم اجتماعي به همراه فنون و تكنيكهاي طراحي مهندسي مورد نياز است. فعاليتهاي مهندسي صنايع همانند پلي است كه ارتباط بين اهداف مديريت و عملكرد عملياتي سازمان را ايجاد مينمايد.

مهندسان صنايع بيشتر درگير افزايش بهرهوري در مديريت منابع انساني، روشها و تكنولوژي هستند و حال آنكه ساير رشتههاي مهندسي بيشتر درگير ماهيت فني فرايندها و فراوردهها ميباشند. در واقع مهندسي صنايع تنها رشته مهندسي است كه عامل انسان يكي از مولفههاي اصلي سيستمهاي مورد مطالعه آن را تشكيل ميدهد. در نتيجه مهندسان صنايع در تيمهاي ميان رشتهاي براي امور برنامهريزي، نصب و كنترل و بهبود فعاليتهاي موسسات به خدمت گرفته ميشوند. اين فعاليتها ممكن است فعاليتهاي توليد، نوآوري در محصولات، ارائه خدمات، حمل و نقل و جريان اطلاعات سازماني را شامل شود. با توجه به مطالب فوق، مهندسان صنايع بستر لازم براي تعامل تخصصهاي مختلف و كار گروهي را به بهترين وجه ايجاد نموده و در نتيجه امور طرح، برنامهريزي، اجرا و نظارت بر عملكرد نظامهاي توليدي خدماتي بشكل منسجمتر انجام ميشود و در نهايت انسجام امور به بهبود مستمر در جهت سهولت كارها، راحتي كاركنان، كاهش هزينهها، ارتقا كيفيت و جلب رضايت مشتريان منجر ميشود.

تاريخچه مهندسي صنايع

اولين جرقههاي پيدايش مهندسي صنايع بعنوان يك تخصص با آغاز انقلاب صنعتي در ابتداي قرن 19 زده شد. انقلاب صنعتي كه با ظهور اختراعات جديد خصوصاً در صنعت نساجي و اختراع ماشينبخار آغاز شد، باعث بكارگيري نيروي انساني بيشتر و افول صنايع كوچك دستي شد. با گسترش كارخانجات، نياز به مديريت و تفكر مديريتي بيش از پيش احساس شد. افراد بسياري در جهت ارتقا كيفيت محصولات تلاش كردند. آدام اسميت، پدر علم اقتصاد پيشنهاد تقسيم كار را داد. وي بيان كرد كه ميتوان با تقسيم كار در كارخانه پيچسازي نتيجه كار را به مقدار زيادي بهبود بخشيد. بهموازات اختراعات و نوآوري در فرايندها، روشهاي حسابداري و هزينهيابي گسترش يافتند. روشهاي تحليل علمي، آزمايشات و اثباتهاي علمي در طراحي و ساخت ابزارآلات و ماشينها بكار گرفته شد و در نتيجه، اثرگذاري اين تحولات در تفكر سازماني مديريت موجب شد مديريت علمي به عنوان يك نگرش و روش حرفهاي مطرح شود. اولين تلاش براي علمي شدن مديريت از آمريكا شروع شد. در سال 1881 فردريك تيلور پدر مديريت علمي، انديشههاي خود را توسعه داد. فرانك گيلبرت و همسرش ليليان در جهت مطالعه كار با بررسي حركات توانستند ابزار جديدي را ابداع كنند. همچنين آنان به مسائل روانشناسي و انگيزههاي انساني توجه نمودند. عملكرد پرداخت پاداش و نتايج قابل قبول آن توسط امرسان ايجاد و توسعه يافت. مجموعه فعاليتهاي تيلور و هم عصرانش براي فرموله كردن اصول اساسي به عنوان روشهاي علمي مديريت متمركز شده بود كه اين فعاليتها بهزودي تحت عنوان مديريت علمي شناخته شد.

كار اين افراد توسط انجمن مهندسين مكانيك آمريكا ارج نهاده شد و عرصه براي فعاليت تيلور و همفكرانش توسط اين انجمن ايجاد شد. در سال 1912 انجمني براي ارتقا و رشد مديريت بنا نهاده شد كه در سال 1915 انجمن تيلور نام گرفت. اين انجمن از سال 1934 با عنوان انجمن مهندسي صنايع فعاليت خود را ادامه داد. در اين دوران مديران علمي داراي تحصيلات مهندسي بودند و بسياري خود را مهندس صنايع قلمداد ميكردند و گروهي نيز در حيطه مديريت به عنوان مشاوران مديريت مطرح بودند. بتدريج مواد درسي و مدرك مهندسي صنايع و برنامههاي مربوطه مورد توجه قرار گرفت و در نهايت دانشكدههاي مهندسي صنايع ايجاد و توسعه يافتند.

اهميت مهندسي صنايع

مرور توانمنديها و خدمات مهندسي صنايع نقش و اهميت مهندسي صنايع را بوضوح بيان ميكند. امروزه حيات اقتصادي سازمانها و موسسات توليدي و خدمات در بازار رقابتي شديد جهاني به استفاده بهينه از منابع در دسترس وابسته است. عموماً منابع در دسترس شامل مواد، منابع انساني، ماشينآلات (شامل تجهيزات، لوازم جانبي، امكانات مورد نياز شامل فضا و انرژي و ...)، منابع اطلاعاتي و منابع مالي طبقهبندي ميشوند. ايجاد و نگهداري منابع ياد شده هزينههايي را براي سازمان بهدنبال دارد. هزينه تمام شده واحد محصول هر موسسه متأثر از نحوه به كارگيري اين منابع است. هر شركت توليدي يا خدماتي كه بتواند هزينههاي خود را به حداقل ممكن برساند و به بياني ديگر توانايي استفاده بهينه از منابع را در تمام اركان سازماني خود ايجاد نمايد يا حاشيه سود بيشتري به دست خواهد آورد و يا قادر خواهد بود كه قيمتهاي فروش خود را با حفظ حاشيه سود قبلي، كاهش دهد. اين بدان معني است كه قدرت رقابتي موسسه مذكور در بازار افزايش مييابد. با توجه به تحولات اقتصاد جهاني قدرت رقابتي شرط اساسي موفقيت در كسب و كار نوين محسوب ميشود. در كنار اين مسائل، توجه به نوآوريها و ارتقا كيفي محصولات و خدمات كه از طريق تلاش براي يافتن طرحهاي بهبود يافته و همچنين تحول در فرآيند كسب و كار نيز بقا و رشد موسسات را در پي خواهد داشت. با توجه به مراتب فوق اگر ضرورتها و نيازمنديهاي رسيدن به امور مذكور را با تكنيكهاي مهندسي صنايع تطبيق دهيم مشاهده ميشود كه مهندسي صنايع ابزار لازم براي حصول اهداف سازماني را بطور فراگير و سيستماتيك فراهم ميآورد و اين نشانگر نقش و اهميت بالاي مهندسي صنايع بعنوان موتور محرك حركت سازمانهاي امروزي است.

اصول فكري و ديدگاهها در مهندسي صنايع

اساس مهندسي در هر گرايشي طراحي مبني بر اندازهگيري، محاسبه و تحليل با استفاده از علوم رياضي و تجربي شكل ميگيرد. در نتيجه حرفه مهندسي كاملاً ديد فني و ماشيني دارد كه موجب محدوديت ديدگاه در ابعاد خاص شده و برخي موضوعات مانند يافتن بهترين روشهاي مديريتي و ارتباطات انساني در ديدگاه محض مهندسي ناديده گرفته ميشود. مهندسي صنايع با در برداشتن نگرش سيستماتيك و فراگير ارتباط تخصصهاي مختلف و نهاد مديريت سازمان را ايجاد نموده و امور برنامهريزي، سازماندهي، هدايت و نظارت بر امور اجرايي با هماهنگي بيشتري دنبال ميگردد. اين نگرش استمرار همان سير تفكر تيلور و هم عصران وي ميباشد كه با تلاش تك تك آنان مجموعه اصول و نگرشهاي مديريت علمي موجوديت يافت. مديريت علمي همان نگرش سنتي مهندسي صنايع است. با پيشرفت مديريت علمي، مهندسي صنايع با تفكري بر مبناي علوم رياضي، فيزيكي، اجتماعي و اقتصادي در عرصه صنعت و خدمات ظهور كرد كه به معني ايجاد يك تفكر فراگير و سيستماتيك بود. نگاه مهندسي صنايع به مسائل از زوايا و ديدگاههاي مختلف همانند توجه به خروجي و محصول سيستم، توجه به مشتري ويا نگرش به بهرهوري سازمان قابل طرح و پيگيري ميباشد كه بر مبناي اصول فكري تقريباً يكساني دنبال ميگردد. اكنون بايد ديد كه اصول فكري مهندسي صنايع بر چه عواملي استوار است. در اين راستا بطور خلاصه اصول فكري مهندسي صنايع ذيلاً ارائه شده است.

1- خلاقيت

فعاليت اصلي هر مهندس صنايع ارائه طرح براي بهبود سيستمهاي جاري و يا ارائه طرح جديد ميباشد كه به همين منظور قوياً نياز به خلاقيت و نوعآوري جهت ارائه طرحهاي نو و بديع ميباشد. در واقع با توجه به گستردگي مسائل، مهندسي صنايع همانند اقيانوسي از فنون و علوم مختلف به عمق نيم متر با برخورداري از زمينه خلاقيت و ابتكار به مهندسين صنايع اين امكان را ميدهد كه در جهت حرفه كاربردي مورد نظر به تعميق دانش خود پرداخته و فرصتي فراهم ميشود تا ايدههاي جديد و خلاق در زمينههاي مربوطه مطرح گردد.

2- تفكر فراگير

نگرش سيستماتيك و فراگير برجستهترين خصوصيت مهندسي صنايع است و اطلاق مهندسي صنايع و سيستمها به اين رشته بي ارتباط با اين نگرش نيست. نگرش فراگير موجب ميشود مسائل از كل به جز و تعامل اجزا با هم مورد بررسي دقيق قرار گرفته و مدل كاملي از سيستمهاي مورد نظر تهيه و مسائل مورد نظر آن به بهترين شكل طرح و بررسي ميگردد.

3- رهبري گروه

هر سيستمي كه طرح ميشود اگر بدرستي اجرا نشود منتج به نتيجه نخواهد شد بلكه حسن اجرا سيستم طراحي شده يك ضرورت مهم تلقي ميشود. لذا آشنايي با كليت سيستم مورد نظر و نقش اجزا در كاركرد صحيح آن اين امكان را فراهم ميآورد كه هدايت و رهبري گروه كاري مجري سيستم با انگيزه بيشتري دنبال گردد و در واقع علاوه بر طراحي سيستم مورد نظر، مهندسي صنايع سيستمهاي پيادهسازي و اجرا را نيز پيريزي نموده و نقش رهبري گروههاي كاري را موثرتر دنبال مينمايد.

4- مديريت زمان

انجام كار بدون توجه به ظرف زماني و تحويل به موقع خروجي مورد نظر سيستم، ارزش زيادي نميتواند داشته باشد. امروزه اهميت زمان و فرصتهاي آن با توجه به عرصه تنگاتنگ رقابت اقتصادي براي همگان واضح و بديهي است. در اين خصوص مهندسي صنايع با درك موضوع تكنيكهايي را بكار ميگيرد كه عامل زمان اجراي اجزاي كاري را در تمامي فرايندها مورد توجه و مديريت قرار ميدهد.

5- ارتباط بهرهوري و بهبود مستمر

اعتقاد به ارتقا بهرهوري و بهبود مستمر يك اصل با ارزش در مهندسي صنايع است. اكتفا به وضعيت فعلي جز در جا زدن نتيجه ديگري نخواهد داشت. لذا مهندسي صنايع با پذيرش اين مطلب كه سطح دانش و مهارتها يك مقوله نسبي همواره سعي در افزايش بهرهوري و بهبود وضعيت كاري نموده و سعي ميشود همواره امور اثر بخشتر و كاراتر شود. نگرش بهبود مستمر اين امكان را ميدهد كه هر روز به فكر ارتقا هر چند به اندازه كوچك باشيم.

6- ذهن كنجكاو و يادگيري

يادگيري فرايندي است كه نميتوان بر آن حد و مرز تعيين كرد. مهندسي صنايع به منظور مطالعه و پيگيري مسائل همواره به اين نكته توجه دارد كه هر مورد را ، منحصر به فرد بررسي نمايد و جهت شناخت آن فرض بر اين است كه از تصورات ذهني دوري نموده و سعي بر تعيين كشف واقعيتهاي حاكم بر اجزا و كل سيستم ميباشد. لذا عدم وجود تعصب خاص به ماهيت فني امور موجب ميشود ذهنيت كنجكاو براي كشف حقايق نهفته در پديدهها تقويت شود و مهندس صنايع با ذهن دژم كمتر ميتواند راهحلهاي ابتكاري و راهگشا براي مسائل مورد نظر ارائه نمايد.
 


زمينه هاي فعاليت مهندسي صنايع

با پيشرفت و تحول سريع علوم و فنون و پيچيدگيهاي روز افزودن آن، بالطبع نظامهاي توليدي و خدماتي نيز گسترش يافتهاند كه در اين ميان اداره صحيح و مناسب اين گونه واحدها مستلزم بكارگيري تكنيكهاي علمي و پيشرفته جهت پيشبيني مدلسازي، برنامهريزي، تأمين و تدارك، اجرا و نظارت و ارزيابي نتايج حاصله در راستاي وظايف مديريتي است. همانطوري كه ميدانيم فعاليت هر نظام اعم از توليدي يا خدماتي با اتكا بر فناوري خاص آن امكان تداوم و استمرار دارد و صرفنظر از ماهيت فني و صنعتي امر، فناوري داراي چهار جز اصلي يعني شامل 1- تجهيزات، امكانات توليدي و خدماتي 2- مديريت و سازمان 3- نيروي انساني 4- دانش فني است. از آنجا كه رشتههاي مهندسي مرسوم نظير مهندسي مكانيك، برق، ساختمان و ... بيشتر به ابعاد فني صنعت (مورد 1 و 4) توجه دارند. در فرايند كسب و كار رقابتي به تنهايي پاسخگوي مسائل پيچيده خدمات مهندسي و مديريتي مدرن امروزي كه بصورت سيستماتيك تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و باورهاي انساني را در چرخه حيات سيستمهاي مورد توجه خود لحاظ نمينمايند نيستند. لذا براي رفع چنين كمبودهايي در قرن حاضر بويژه طي چند دهه اخير، رشته جديدي تحت عنوان مهندسي صنايع با بهرهگيري از علوم رياضي، فيزيكي، اجتماعي، اقتصادي و تكنيكها و فنون مهندسي بوجود آمده است. با توجه به مراتب فوق شايد مناسب بود اين رشته با عنوان مهندسي مديريت معرفي ميشد، چرا كه كاربردهاي آن محدود به صنعت نيست و هر موسسه انتفاعي و غير انتفاعي با جنبه صنعتي يا خدماتي ميتواند از فنون و تكنيكهاي مهندسي صنايع بهرهگيرد. مبحث صرف منابع و حصول حد اكثر نتيجه از منابع مصروفي چيزي نيست كه منحصر به صنعت يا بنگاه خاصي باشد و امروزه با توجه به كمبود ارتقاع سطح بهرهوري امري ضروري و حياتي محسوب ميشود كه نشانگر بستر گسترده براي فعاليتهاي مهندسي صنايع نفتي ميشود . مهندسي صنايع در حرفهها و مشاغلي همچون، بانكداري، خدمات مشاورهاي، صنعت بيمه، شركتهاي هواپيمايي، كشتيراني، بيمارستانها، كارخانجات، كشت و صنعت، خدمات شهري، استاديومهاي ورزشي و يا هر مكان ديگري كه نياز به برنامهريزي، هدايت و مديريت و ارتقا بهرهوري ميباشد كاربرد دارد.

برخي از زمينههاي كاري مشخص مهندسي صنايع در بازار كسب و كار عبارتند از:

برنامه ريزي استراتژيك و عملياتي سازمان

مديريت توليد

مديريت مهندسي

مديريت پروژه

مهندسي لجستيك

سيستمهاي توليدي

مهندسي سيستمهاي كيفيت

مهندسي سيستمهاي اطلاعاتي

مهندسي مالي

مهندسي ارزش

مهندسي سيستمهاي بهرهوري

طراحي فرايندها و ساختارهاي سازماني

آشنایی با مهندسي برق

  هدف:

"يكي از بهترين تعريف هايي كه از مهندسي برق شده است، اين است كه محور اصلي فعاليت هاي مهندسي برق، تبديل يك سيگنال به سيگنال ديگر است. كه البته اين سيگنال ممكن است شكل موج ولتاژ يا شكل موج جريان و يا تركيب ديجيتالي يك بخش از اطلاعات باشد.

مهندسي برق داراي 4 گرايش است كه در زير بطور اجمالي به بررسي آنها مي پردازيم و در قسمت معرفي گرايشها به تفصيل در مورد هر كدام صحبت خواهم كرد.

1) مهندسي برق- الكترونيك: الكترونيك علمي است كه به بررسي حركت الكترون در دوره گاز، خلاء و يا نيمه رسانا و اثرات و كاربردهاي آن مي پردازد. با توجه به اين تعريف، مهندس الكترونيك در زمينه ساخت قطعات الكترونيك و كاربرد آن در مدارها، فعاليت مي كند. به عبارت ديگر، زمينه فعاليت مهندسي الكترونيك را مي توان به دو شاخه اصلي "ساخت قطعه و كاربرد مداري قطعه" و "طراحي مدار" تقسيم كرد.

2) مهندسي برق- مخابرات: مخابرات، گرايشي از مهندسي برق است كه در حوزه ارسال و دريافت اطلاعات فعاليت مي كند. مهندسي مخابرات با ارائه نظريه ها و مباني لازم جهت ايجاد ارتباط بين دو يا چند كاربر، انجام عملي فرايندها را به طور بهينه ممكن مي سازد. پس هدف از مهندسي مخابرات، پرورش متخصصان در چهار زمينه اصلي اين گرايش است شامل فرستنده، مرحله مياني، گيرنده و گسترش شبكه كه گسترده هر كدام عبارتند از:

فرستنده: شامل آنتن، نحوه ارسال و ...

مرحله مياني: شامل خط انتقال و محاسبات مربوط و ...

گيرنده: شامل آنتن، نحوه دريافت، تشخيص و ...

گسترش شبكه: مشتمل بر تعميم خط ارتباطي ساده، ادوات سويچينگ ، ارتباط بين مجموعه كاربرها و ...

3) مهندسي برق- قدرت: مهندسي قدرت را مي توان "توليد نيروي الكتريكي" به روشهاي گوناگون و انتقال و توزيع اين نيروها با بازده و قابليت اطمينان بالا، تعريف كرد. پس هدف از مهندسي قدرت، پرورش افرادي كارا در بخشهاي توليد، انتقال و توزيع است كه گستره اين بخش عبارت است از:

توليد: طراحي شبكه هاي توليد با كمترين هزينه و بيشترين بازده.

انتقال: طراحي شبكه هاي انتقال، خطوط انتقال، پخش بار بر روي شبكه، قابليت اطمينان و پايداري شبكه قدرت، طراحي رله ها و حفاظت شبكه، پخش بار اقتصادي (dispaich economic).

توزيع: طراحي شبكه هاي توزيع حفاظت و مديريت آن.

4) مهندسي برق- كنترل: كنترل، در پيشرفت علم نقش ارزنده اي را ايفا مي كند و علاوه بر نقش كليدي در فضاپيماها و هدايت موشكها و هواپيما، به صورت بخش اصلي و مهمي از فرايندهاي صنعتي و توليدي نيز درآمده است. به كمك اين علم مي توان به عملكرد بهينه سيستمهاي پويا، بهبود كيفيت و ارزانتر شدن فرآورده ها، گسترش ميزان توليد، ماشيني كردن بسياري از عمليات تكراري و خسته كننده دستي و نظاير آن دست يافت. هدف سيستم كنترل عبارت است از كنترل خروجيها به روش معين به كمك وروديها از طريق اجزاي سيستم كنترل كه مي تواند شامل اجزاي الكتريكي، مكانيك و شيميايي به تناسب نوع سيستم كنترل باشد.

ماهيت:

انرژي اگر بنيادي ترين ركن اقتصاد نباشد، يكي از اركان اصلي آن به شمار مي آيد و در اين ميان برق به عنوان عالي ترين نوع انرژي جايگاه ويژه اي دارد. تا جايي كه در دنياي امروز ميزان توليد و مصرف اين انرژي در شاخه توليد، شاخص رشد اقتصادي جوامع و در شاخه خانگي و عمومي يكي از معيارهاي سنجش رفاه محسوب مي شود.

دانش آموختگان اين رشته مي توانند در زمينه هاي طراحي، ساخت، بهره برداري، نظارت، نگهداري، مديريت و هدايت عمليات سيستم ها عمل نمايند.

گرايش هاي مقطع ليسانس:

رشته مهندسي برق در مقطع كارشناسي داراي 4 گرايش الكترونيك، مخابرات، كنترل و قدرت(1) است. البته گرايش هاي فوق در مقطع ليسانس تفاوت چنداني با يكديگر ندارند و هر گرايش با گرايش ديگر تنها در 30 واحد يا كمتر متفاوت است. و حتي تعدادي از فارغ التحصيلان مهندسي برق در بازار كار جذب گرايشهاي ديگر اين رشته مي شوند. با اين وجود ما براي آشنايي هر چه بيشتر شما گرايشهاي فوق را به اجمال معرفي مي كنيم.

گرايش الكترونيك

دكتر كمره اي استاد مهندسي برق دانشگاه تهران در معرفي اين گرايش مي گويد:

"گرايش الكترونيك به دو زير بخش عمده تقسيم مي شود. بخش اول ميكروالكترونيك است كه شامل علم مواد، فيزيك الكترونيك، طراحي و ساخت قطعات از ساده ترين آنها تا پيچيده ترين آنها است و بخش دوم نيز مدار و سيستم ناميده مي شود و هدف آن طراحي و ساخت سيستم ها و تجهيزات الكترونيكي با استفاده از قطعات ساخته شده توسط متخصصان ميكروالكترونيك است.

دكتر جبه دار نيز در معرفي اين گرايش مي گويد:

"گرايش الكترونيك يكي از گرايشهاي جالب مهندسي برق است كه محور اصلي آن آشنايي با قطعات نيمه هادي، توصيف فيزيكي اين قطعات، عملكرد آنها و در نهايت استفاده از اين قطعات، براي طراحي و ساخت مدارها و دستگاههاي است كه كاربردهاي فني و روزمره زيادي دارند."

گرايش مخابرات

هدف از مخابرات ارسال و انتقال اطلاعات از نقطه اي به نقطه ديگر است كه اين اطلاعات مي تواند صوت، تصوير يا داده هاي كامپيوتري باشد.

دكتر جبه دار در مورد شاخه هاي مختلف اين گرايش مي گويد:

"مخابرات از دو گرايش ميدان و سيستم تشكيل مي شود. كه در گرايش ميدان، دانشجويان با مفاهيم ميدان هاي مغناطيسي، امواج، ماكروويو، آنتن و ... آشنا مي شوند تا بتوانند مناسبترين وسيله را براي انتقال موجي از نقطه اي به نقطه ديگر پيدا كنند.

همچنين يكي از فعاليت هاي عمده مهندسي مخابرات گرايش سيستم، طراحي فليترهاي مختلفي است كه مي توانند امواج مزاحم شامل صوت يا پارازيت را از امواج اصلي تشخيص و آنها را حذف كرده و تنها امواج اصلي را از آنتن دريافت كنند.

گفتني است كه امروزه با توسعه مخابرات بي سيم، ارتباط نزديكتري بين دو گرايش ميدان و سيستم ايجاد شده است. براي نمونه در گوشي تلفن همراه ما هم تجهيزات مربوط به مدارهاي مخابراتي و هم تجهيزات مربوط به فرستنده و هم آنتن گيرنده را داريم. از همين رو يك مهندس مخابرات امروزه بايد از هر دو گرايش بخوبي اطلاع داشته باشد تا بتواند يك دستگاه بي سيم را طراحي كند."

گرايش كنترل

"اگر بخواهيم يك تعريف كلي از كنترل ارائه دهيم، مي توانيم بگوييم كه هدف اين علم، كنترل خروجي هاي يك سيستم بر مبناي ورودي هاي آن و با توجه به شرايط ويژه و نكات مورد نظر طراحي آن سيستم مي باشد."

دكتر كمره اي در ادامه معرفي علم كنترل مي گويد: "علم كنترل فقط در مهندسي برق مورد استفاده قرار نمي گيرد. بلكه در شاخه هاي ديگري از علوم مهندسي و حتي علوم انساني كاربرد دارد. به عنوان نمونه كنترل فرآيند تصفيه نفت در يك پالايشگاه، كنترل عملكرد يك نيروگاه برق، سيستم كنترل ناوبري يك كشتي و يا كنترل تحولات و تغييرات جمعيتي نمونه هاي متنوعي از كاربرد علم كنترل مي باشد.

گفتني است كه گرايش كنترل داراي زير بخش هاي متنوعي مانند كنترل خطي، غيرخطي، مقاوم، تطبيقي، ديجيتالي، فازي و غيره است."

دكتر جبه دار نيز با اشاره به اينكه گرايش كنترل منحصر به مهندسي برق نمي شود، مي گويد:

"در رشته هاي مهندسي مكانيك، مهندسي شيمي، مهندسي هوافضا، مهندسي سازه و مهندسي هاي ديگر نيز ما شاهد علم كنترل هستيم اما نوع سيستم كنترلي در هر رشته مهندسي متفاوت است. براي مثال در مهندسي مكانيك نوع كنترل، مكانيكي و در مهندسي شيمي براساس فرآيندهاي شيميايي است. اما در كل هدف مهندسي كنترل، طراحي سيستمي است كه بتواند عملكرد يك دستگاه را در حد مطلوب حفظ كند.

دكتر جبه دار در ادامه درباره فعاليت هاي ديگر مهندسي كنترل مي گويد:

"خودكار كردن يا اتوماتيك كردن خط توليد، يكي ديگر از فعاليت هاي مهندسي كنترل است. يعني مهندس كنترل مي تواند به گونه اي خط توليد را هماهنگ و كنترل كند كه محصول توليد شده طبق برنامه تعيين شده و با بهترين كيفيت به دست آيد."

آشنایی با مهندسي مواد

رشته مهندسي مواد 

 Materials Engineering


ماهيت كار

مهندسين مواد دست اندر كار استخراج ، توسعه دادن ، عمل آوردن ، و امتحان كردن موادي هستند كه در توليدفراورده هاي گوناگون ، از چيپهاي كامپيوتري و صفحات تلوزيون گرفته تا چوب گلف به كار ميروند.آنها با فلزات ، سراميكها، مواد پلاستيكي ، نيمه هاديها ، و تركيباتي از مواد كه به آنها كامپوزيت (مواد مركب) گويند براي بوجود آوردن موادي كه داراي خصوصيات خاص مكانيكي ، الكتريكي و شيميائي باشند كار ميكنند. از جمله كارهاي آنها انتخاب مواد براي كاربردهاي جديد نيز ميباشد.

امروزه پيشرفتهاي جديدي در مهندسي مواد حاصل شده كه به مهندسين اين امكان را ميدهد تا مواد را به روشهاي گوناگوني به كار برند. بعنوان مثال ، مهندسين مواد با استفاده از فرايندهاي پيشرفته ، الكترونها ، نوترونها به توانائي توليد مواد در سطح اتمي دست يافته اند و نيز قادر به شبيه سازي خصوصيات مواد و اجزاي آنها توسط رايانه شده اند.

مهندسين مواد متخصص در فلزات را مهندسين فلزات و متخصص در سراميك را مهندسين سراميك گويند. اكثريت مهندسين فلزات(متالوژي) در يكي از سه شاخه اصلي يعني استخراج يا شيميائي ، فيزيكي و يا فرايند كار ميكنند.

متالوژيستهاي استخراج با جدا كردن فلزات ار سنگهاي معدني و پالايش وآلياژ سازي آنها براي بدست آوردن فلزات مفيد سر و كار دارند. متالوژيستهاي فيزيكي طبيعت ، ساختار و خصوصيات فيزيكي فلزات و آلياژهاي آنها را بررسي كرده و در روشهاي تبديل آنها به محصولات نهائي مورد استفاده قرارميدهند. متالوژيستهاي فرايند ، روشهاي فلزكاري مانند ريخته گري ، كوبيدن ، گرد كردن و شكل دهي را بوجود آورده و توسعه ميدهند. مهندسين سراميك مواد سراميكي را توليد كرده و روشهاي تبديل آنها را به فراورده هاي مفيد ايجاد ميكنند. سراميك به تمامي مواد غير آلي و غير فلزي كه عموما در روند تبديل نياز به حرارتهاي بالا دارند گفته مي شود .مهندسين سراميك بر روي موادي گوناگون از شيشه آلات گرفته تا قطعات اتومبيل و هواپيما ،‌ خطوط ارتباطي فيبر نوري ، كف پوش و عايقهاي الكتريكي كار مي كنند.

فرصتهاي شغلي

از آنجائيكه مواد ، واحدهاي سازنده تمامي توليدات مي باشند ، مهندسين مواد در طيف وسيعي از صنايع توليد كننده به كار مشغولند. درصد بالائي از اين مهندسين در صنايع مربوط به فلز ، قطعات الكترونيكي ، وسائل حمل و نقل تجهيزات صنعتي كارمي كنند.

چشم انداز شغلي

نياز به مهندسين مواد در كار توليد مواد جديد براي مواد الكترونيكي وپلاستيكي رو به افزايش است. در كشور آمريكا نياز به اين رشته در صنايع فلزي پايه و شيشه كاهش يافته است.

ميزان درآمد متوسط

درآمد ساليانه دررشته ها و صنايع مختلف متفاوت است. در ايالات متحده اين ميزان برابر 59100 دلار در سال مي باشد.

۱۳۹۱ خرداد ۲۱, یکشنبه

زندگينامه ابوريحان بيروني


ابوريحان محمد بن احمد بيروني ، نابغة نامدار ، نمونة مثالي زدني متفكران هوشيار و معتقد ايراني و بي‌شك يكي از بزرگترين دانشمندان جهان در تمامي اعصار است .
اين محقق جسور در سوم ذي حجة سال 362 هجري قمري در «بيرون» خوارزم (ناحية مصب آمودريا در ساحل جنوبي درياچة آرال) در خانواده‌اي خوارزمي تبار ، گمنام و شيعه مذهب (احتمالاً شيعه زيديه) به دنيا آمد . وي سالهاي آغازين عمر را در زادگاهش سپري كرد و به خوارزمشاهيان معروف به آل عراق كه در «كاث» فرمانروا بودند ، پيوست . ابونصر منصور بن علي عراق كه از خاندان شاهية خوارزم و از رياضيدانان و منجمان بزرگ ايراني بود ، تعليم و تربيت بيروني را بر عهده گرفت و بعدها رساله‌هاي مختلف رياضي خويش را به نام و براي شاگرد دانشورش نوشت .
ابوريجان از همان آغاز جواني مشغول تحققيق و تأليف شد . خود نوشته است . كه در حدود سال 380 هجري قمري ، يعني هنگامي كه تقريباً 18 ساله بود ، به رصد مي‌پرداخت . وي همچنان با ديگر دانشمندان هم عصرش مراودات و مكاتبات علمي داشت و مكاتبات علمي بيروني و ابن سينا با يكديگر بسيار مهم و معروف است .
ابوريجان تا حدود 23 سالگي در خوارزم و ظاهراً در رصد خانه‌اي مشغول تحقيق بود و حدوداً در سال 385 هجري قمري ، پس از انقراض خاندان آل عراق به دست مأمون بن محمد ، والي جرجانيه     (گرگانج) ، و قتل ابو عبدالله محمد بن احمد ، آخرين حكمران آل عراق ، به ناچار زادگاهش را ترك كرد و تا چند سال از شهري به شهر ديگر رفت . در خلال همين سفرها به ري رفت و چنان كه خود در مقدمة كتاب مقاليد علم الهيئه نوشته است ، در انجا با ابو محمود خجندي و كوشيار بن لبان گيلي ملاقات كرد .
بيروني در ري دچار تنگدستي و پريشانحالي بود و خود در اين باره حكايت جالبي را در آثار الباقيه نقل كرده است كه ما نيز به خلاصه‌اي از آن اشاره مي‌كنيم .
روزي بيروني در ري با يكي از منجممان آن شهر رو به روه شد و دريافت كه وي در پاره‌اي از محاسبات نجومي خود اشتباه مي‌كند . بيروني خطاي منجم را تذكر داد و منجم ، كه اطلاعات علميش بسيار كمتر از بيروني بود و خود نيز احتمالاً اين مسئله را مي‌دانست ، به جاي پذيرش نقص كار ، با تكبر فراوان ابوريحان را تحقير و گفتة او را تكذيب كرد . بيروني متوجه شد كه دليل رفتار غير منطقي آن منجم ، توانگر بودن خود او و فقر بيروني است . جالب‌تر اين كه بعدها ، وقتي بيروني از تنگدستي رهايي يافت ، منجم نظر او را تصديق كرد .
ابوريجان از ري به طبرستان و نزد مرزبان بن رستم از اميرزادگان آل باوند و صاحب كتاب مرزبان نامه رفت و كتاب مقاليد علم الهيئه را به نام او نوشت . همچنين مدتي نزد منصور دوم پسر نوح ساماني روزگار گذراند و از حمايت او برخوردار شد .
در سال 387 هجري قمري ظاهراً به خوارزم برگشت و با ابوالوفا محمد بن محمد بوزجاني ، كه در آن هنگام در بغداد بود ، مكاتبه كرد و آن دو با يكديگر قرار گذاشتند كه همزمان در بغداد و خوارزم ،     ماه گرفتگي را رصد كنند . 
ابوريحان در سال 388 هجري قمري به گرگان رفت و در دربار شمس المعالي قابوس بن وشمگير ، امير آل زيار ، از او به گرمي استقبال شد .قابوس مردي با فرهنگي و اديبي فاضل بود و به عربي و فارسي شعر مي‌سرود و در دربارش دانشمندان جايگاهي رفيع داشتند . بيروني كتاب آثار الباقيه را كه نخستين كتاب مشهور و عظيم او به عربي و دربارة گاهشماري است ، به نام شمس المعالي تأليف كرد . دانشمند ما حدود سال 399 هجري قمري به زادگاه خود بازگشت و در جرجانيه يا گرگانج (در شمال غربي خوارزم) به دربار ابوالعباس مأمون بن مأمون خوارزمشاه پيوست و در آنجا مقامي بلند يافت .
سلطان محمود در مراجعت به غزنه در سجستان (افغانستان) در بهار سال 408 هجري قمري بيروني و جمعي از فضلا و اهل عمل گرگانج را همراه خود به غزنه برد . ابوريحان از آن پس و به اجبار ،‌ شهر غزنه را مركز فعاليتهاي خويش قرارداد و شايد به صورت رسمي منجمي دربار محمود را به عهده داشت .
در دوران سلطنت مردود بن مسعود ملقب به شهاب الدوله (پسر مسعود كه پس از قتل وي در سال       432 هجري قمري به قدرت رسيد) نيز بيروني مورد عنايت و احترام دربار بود و كتاب المجاهر في معرفه الجواهر ، در شناخت گوهرها و كانيها ، از تأليفات اين دورة اوست . آخرين اثر ابوريجان كتاب الصيدنه في الطب و دربارة داروشناسي است . به گفتة خودش در زمان تأليف اين كتاب ، بيش از هشتاد سال داشت و اين مايه پويايي فكري و عزم علمي در چنين سني بسيار شگفت انگيز است . تاريخ فوت ابوريجان را سال 440 هجري قمري و محل فوتش را غزنه دانسته‌اند ولي منطقي به نظر مي‌رسد كه وي كمي بعد از سال 442 هجري قمري فوت شده باشد ؛ زيرا همانطور كه در بالا گفتيم ، خود او تصريح كرده است كه در زمان نوشتن صيدنه ، بيش از هشتاد سال داشت و اگر تاريخ تولد بيروني حقيقتاً سال 362 هجري باشد ، نمي‌توان مرگش را در سال 440 هجري قمري دانست ؛ مگر اينكه ميلاد وي پيش از سال 362 هجري قمري باشد .
ابوريحان شخصيتي اعجاب انگيز و منشور گونه داشت و بسيار پيشروتر از زمان خود به نظر مي‌رسيد . وسعت مشرب ، انصاف علمي ، ، دقت نظر ، دوري جستن از تعصبات و اشتياق غير قابل وصف او براي درك ، تحصيل و تحليل فرهنگها ، افكار و علوم جديد ، هويتي نسبتاً متفاوت با فرهنگ غالب آن روزگار به اين محقق شهير بخشيده بود .
بيروني رياضيدان ، ستاره شناس ، جغرافيدان ، مورخ ، مردم شناس ، دين شناس و فيزيكداني بزرگ بود و تقريباً در همة علوم زمان خويش به جز كيميا (شيمي) محققي نكته سنج به حساب مي‌آمد و همواره با خرافات به مبارزه مي‌پرداخت . بسياري از دانشمندان غرب و شرق از وي به عظمت ياد كرده‌اند و شخصيت پيشرو و منتقدش را با عباراتي به ياد ماندني ستوده‌اند .
اين حكيم نامدار ،‌ روحي وارسته و طبعي بلند داشت . روايت كرده‌اند كه وقتي تأليف كتاب قانون مسعودي به پايان رسيد ، سلطان مسعود غزنوي يك بارِ فيل نقره براي بيروني هديه فرستاد ولي وي آن را به خزانة حكومت بازگرداند و گفت : «مرا به اين مال نيازي نيست ، زيرا عمري به قناعت زندگي كرده‌ام و خوش ندارم پس از اين روشي ديگر در پيش گيرم» .
بيروني تا آخرين لحظة عمر در پي آموختن بود و شايد نقل آن حكايت بسيار معروف و آشنا ، همچنان خالي از لطف نباشد .
در آخرين ساعت حيات اين متفكر بزرگ ، وقتي نفسهايش به شماره افتاده بود ، دوست فاضلي بر بالين وي حاضر شد . ابوريحان با ضعفي كه تمام وجودش را فرا گرفته بود ، از دوستش مسئله‌اي پرسيد . آن مرد اندوهگين و شگفت زده گفت : «اكنون چه جاي چنين پرسشي است ؟» و ابوريجان زمزمه كرد : «بدانم و بميرم بهتر است ندانم و بميرم ؟» آن دوست پاسخ مسئله را توضيح داد و آنجا را ترك كرد ولي هنوز چند قدمي بيشتر نرفته بود كه شيون از خانة بيروني برخاست .
ابوريحان در تمام ايام سال به جز نوروز و مهرگان و روزهايي كه به ضرورتي كار خويش را تعطيل مي‌كرد ،‌مشغول محقيق وتفحص بود . از ويژگيهاي چهره و ظاهر بيروني نيز مانند بيشتر بزرگان اين كشور ، اطلاعات زيادي در دست نيست و تنها همين قدر مي‌دانيم كه او چهره‌اي گندمگون ، شكمي بزرگ و ريشي انبوه داشت .

ميراث علمي و فرهنگي ابوريجان بيروني

در سال 427 هجري قمري ، ابوريجان بنابر خواهش شخصي ، فهرستي از آثار محمد بن زكرياي رازي ، پزشك ، شيميدان و فيلسول و الا مقام سده‌هاي سوم و چهارم هجري قمري ، فراهم كرد و به دنبال آن فهرست عناوين 113 جلد از كتاب و رسالاتي كه خود تا به آن هنگام نوشته بود نو همچنين اسامي         25 جلد كتاب يا رساله‌اي كه ديگران به نام وي نوشته بودند ، آورد .
بنابر اين . مشخص است كه 113 اثر ياد شده ، شامل همة آثار اين محقق بزرگ نيست ؛ زيرا وي سالها بعد از اين تاريخ زنده بود و تا آخرين روزهاي زندگي مي‌نوشت .
بر اساس تحقيقات گستردة پژوهشگراني كه در صد سالة اخير آثار بيروني را گردآوري ، ترجمه و بررسي كرده‌اند (و به عنوان يك ايراني با شرمندگي بايد اضافه كنم كه دربارة اين دانشمند نيز مانند ديگر دانشمندان ما تقريباً دقيق‌ترين و اصولي‌ترين پژوهشها از آنِ غربيها است) نوشته‌هاي وي در مي‌توان در حدود 148 تا 153 عنوان تخمين زد و ظاهراً تنها 35 جلد از اين آثار از دستبرد حوادث محفوظ مانده است .
تنوع موضوعي اين كتب و رسالات از وسعت معلومات ابوريحان حكايت مي‌كند . اين آثار در زمينة حساب ، هندسه ، مثلثات ، ستاره شناسي ، نقشه‌كشي ، فيزيك ، مكانيك ، جغرافيا ، تاريخ ، گاهشماري ، دين شناسي ، اسطوره شناسي ، پزشكي ، كاني شناسي ، زبان شناسي ، ادبيات ، فلسفه و تأليف يا ترجه شده‌اند . ابوبيجان كتاب التفهيم لا وائل صناعه التنجيم را به هر دو زبان فارسي و عربي نوشت و در نوشتن متن فارسي آن نهايت ذوق ادبي را به كار برد . اين كتاب به همراه دانشنامة علايي ابن سينا و تعدادي ديگر از آثار فارسي سده‌هاي چهارم و پنجم هجري قمري زمينه‌اي فراهم آوردند تا به مرور زمان         زبان فارسي بتواند به عنوان دومين زبان علمي و فلسفي جهان اسلام مطرح شود . التفهيم شامل پنج باب است و بابها به ترتيب ، موضوعات زير را در بر مي‌گيرند :
هندسه ، حساب و جبر و مقابله ، هيئت و جغرافيا و بوم شناسي ، اسطرلاب ، احكام نجوم . بيروني در هر يك از اين پنج باب ، اصطلاحات مربوط به علم يا فن مورد بحث را به شكل سئوال و جواب شرح داده است . به اين ترتيب ، التفهيم گنجينة گرانبهايي از اصطلاحات علمي را شامل مي‌شود كه با كمال دقت و مهارت و با عباراتي كوتاه تعريف شده‌اند .
كتاب مقاليد علم الهيئه (يعني كليدهاي دانش ستاره شناسي) نخستين كتابي است كه دربارة مثلثات كروي و مستقل از علم نجوم نوشته شده است . نام اين اثر نشان مي‌دهد كه بيروني ، مثلثات كروي را كليد فهم ستاره شناسي مي‌دانست .
كتاب راشيكات الهند بيروني كتابي است كوچك كه دربارة نسبت و تناسبت نوشته شده و در تاريخ رياضي بسيار اهميت دارد . بيروني در اين كتاب ، آنچه را كه دربارة نسبت و تناسب در رياضيات هندي مي‌دانست ، با آنچه در اين باره از رياضيات يوناني به دست او رسيده بود ، تلفيق كرد و چنين كاري تا پيش از آن سابقه نداشت .
بيروني چند روش براي تصوير نقاط متعلق به سطح كره بر يك صفحه اختراع كرده است . محاسبة تقريبي وتر يك درجه و مقايسة نتيجه محاسبات خود با محاسبات بطلميوس در اين مورد از ديگر تلاشهاي ارزشمند ابوريجان محسوب مي‌شود .
مقدار تقريبي نسبت قطر دايره به محيط آن (n/1 ) را دانشمند ما با روشي جديد به دست آورد و اندازة تقريبي ضلع نُه ضلعي منتظم محاطي را به وسيلة حل معادله 3x = x3 + محاسبه كرد  . بيروني نه تنها رياضيات نظري و كاربردي يوناني و هندي را به خوبي مي‌دانست ، بلكه مباحث مطرح شده در اين زمينه را تحليل و نقد مي‌كرد . او تعدادي از آثار رياضي و نجوم هنديان را به عربي برگرداند و بعضي از آثار مهم رياضي يونان را به سانسكريت ترجمه كرد .
بيروني به طالع بيني و پيشگويي بر اساس وضعيت ستارگان و صور فلكي ، كه به آن علم احكام نجوم مي‌گفتند ، هيچ اعتقادي نداشت ؛ هر چند كه اين فن را به كمال مي‌دانست و در دربار محمود غزنوي نيز از اين راه روزگار مي‌گذراند .
بيروني در كتاب تحقيق مالهنه كه اثري است فوق العاده نفيس و بي‌مانند در عصر خويش (و دقيق‌ترين و جامع‌ترين متني محسوب مي‌شود كه تا آن روز دربارة فرهنگ ، علم ، فلسفه ، اسطوره ، خرافه ،        مردم شناسي ، جامعه شناسي ، دين شناسي تطبيقي ، آداب و رسوم ، ويژگيهاي جغرافيايي ، تاريخ و كشور هندوستان نوشته شده) نظرية بسيار پيشرفته‌اي دربارة علل پيدايش سرزمين هند از ديدگاه زمين شناسي ارائه مي‌دهد .
اين محقق بزرگ در كتاب المجاهر في معرفه الجواهر كه دربارة شناخت گوهرها (سنگهاي قيمتي) و فلزات نوشته شده است ، علاوه بر معرفي حدود 300 نوع كاني و سنگ و بيان آراء حكماي ايراني ، يوناني و در اين باب ، آزمايشهاي خود را دربارة خواص الماس ، زمرد و شرح مي‌دهد .
كتاب الصيدنه في الطب ابوريحان كه فرهنگنامة بسيار ارزشمندي در باب داروشناسي است ، فهرستي از داروهاي گياهي ، جانوري ، و كاني آن روزگار را شامل مي‌شود و از معتبرترين كتب مرجع طب سنتي ما به شمار مي‌آيد . اين شاهكار كم نظير ، ما را به سنت قديمي داروشناسي ايراني آشنا مي‌كند . بيروني در تنظيم اين اثر ، علاوه بر بررسي كلية كتب داروشناسي ايراني ، از منابع بابلي ، يوناني ، سرياني ، هندي و عربي نيز استفاده كرده است . در اينجا بايد يادآوري كرد كه ابوريحان علاوه بر زبان فارسي كه زبان مادري او بود ، زبان عربي سانسكريت و سرياني را به كمال مي‌دانست و با زبان يوناني و عبري نيز آشنايي داشت . كتاب عظيم و بي‌ بديل آثار الباقيه عن القرون الخاليه را بيروني در باب گاهشماري نوشت و در اين اثر ، تقديم اقوام و پيرامون اديان و مسلك گوناگون را بررسي و با يكديگر مقايسه كرد و مبدأ تواريخ  مختلف ، روشهاي تبديل تواريخ به يكديگر و ايام و شيوه‌هاي روزه‌ داري ، جشن و سوگواري معتقدان به اديان و آيينهاي متنوع را توضيح داد . در اين كتاب ، اسامي پيامبران از آدم تا خاتم ،‌ فهرستي از وقايع زندگي پيامبر اسلام (ص) به ترتيب زمان ، نامهاي پادشاهان ، دودمانهاي شاهي ايران ، مصر ، بابل و روم و تواريخ مربوط به هر يك و و به شكل جداول بسيار دقيق تنظيم شده است .

چگونه فرمولهای ریاضی را در انگلیسی تلفظ کنیم ؟

 

سلام. می تونید متنش رو با کلیک روی عنوانش بگیرید. به نظر من که خیلی جالبه. امیدوارم مفید باشه.

دانلود رایگان مقالات درسی فیزیک دبیرستان

• چگونه مسائل فیزیك را حل كنیم 1

• مهبانگ

• مس

• آلیاژ برنج

• جت كوپتر؛اختراع خارق العاده نظامی

• اثر هارمونی خازنها

• برخورد دهنده بزرگ هادرون به بالاترین سطح انرژی در جهان دست یافت

• تك قطبی مغناطیسی

• انواع بمب

• انشتین :اگر دوباره فرصت زندگی داشتم، كفاش می شدم.

• پدیده هارپ

• نقش تفكر در یادگیری فیزیك

• ماهیت رنگین كمان

• اصـول و فنـون طــراحـی سـؤال

• چگونه شیوه حل مسائل فیزیك را آموزش دهیم

• تعداد سوالات فیزیك از كتاب فیزیك سال های اول،دوم و.... در كنكور ریاضی 87

•  سایت های مرتبط فیزیك

هندسه های نااقلیدسی - قسمت سوم


برنهارد ریمان که رساله ی دکتریش را تحت راهنمایی گئوس به نگارش در آورد در یک سخنرانی در ۱۰ ژوئن ۱۸۵۴ مفهوم هندسه را در ریاضی کاملا تغییر داد. او هندسه را ساختاری متریک تلقی کرد، همچنین وی اساس هندسه ای بیضوی را که در آن خط موازی وجود ندارد را تدوین کرد. او توانست با تعریف خمیدگی و انحنای فضا تقسیم بندی ای را برای اوناع سه هندسه بیان کند، او فرض را بر این گرفت که از یک نقطه خارج یک خط اصلا نتوان خطی به موازات آن رسم کرد.
هندسه ی اقلیدسی فضایی را مفروض می گیرد که هیچ گونه خمیگی و انحنا ندارد، اما نظام های هندسی لباچفسکی و ریمانی این خمیدگی را مفروض می گیرند.(مانند سطح یک کره) همچنین در هندسه ی نااقلیدسی جمع زوایای مثلث برابر با ۱۸۰ درجه نیست.(در هندسه اقلیدسی ۱۸۰ درجه در لباچفسکی کمتر و در ریمانی بیشتر از آن است.)
هندسه ی هذلولی Hyperbolic Geometry از کلمه ی یونانی هیپر بالئین به معنی افزایش یافتن است که در آن فاصله ی میان نیم خط ها در اصل توازی افزایش می یابد و هندسه ی بیضوی Eltipic Geometry از کلمه ی یونانی ایپیلن به معنی کوتاه شدن است که در آن فاصله رفته رفته کم می شود و سر انجام نیم خط ها رفته رفته کم می شود و سرانجام نیم خط ها یکدیگر را می برند.
بویویی و لباچفسکی سازگاری هندسه ای را که ارائه دادند را ثابت نکردند در واقع در ۱۶۶۸ بولترامی در مقاله ای الگوی دو بعدی در فضای سه بعدی اقلیدسی برای اثبات سازگاری هندسه ی هذلولی ارائه داد. بلترامی نشان داد که چگونه میتوان این هندسه را با محدودیت هایی بر روی یک سطح اقلیدسی با انحنای پایا نمایش داد و در نتیجه چگونه هر ناسازگاری که در هندسه بویایی و لباچفسکی کشف گردیده بر ناسازگاری متناظری از هندسه ی اقلیدسی کشانیده می شود. دانشمندان بعدی نیز پیشرفت هایی را در این زمینه بوجود آوردند، دانشمندانی نظیر: کیلی، کلاین، و کلیفرد.
کیلی در رساله ی ششم درباره ی کوانتیکهای مهم خود نشان داد چگونه مفهوم فاصله می تواند بر اصل های توصیف محض بنا شود و کلاین در ۱۸۷۱، با ارایه ی تعریف مناسب از فاصله این اندیشه ها را بسط داد و از دیدگاه هندسه ی نااقلیدسی تعبیر کرد. او بود که پیشنهاد کرد که هندسه ی بویایی و لباچفسکی و هندسه ی ریمان و هندسه ی اقلیدس بترتیب هذلولی، بیضوی و سهوی نامیده شود، این اصطلاحات قبول عام یافتند.
کار اقلیدس بعدها توسط ریاضیدانان دقیق و تصحیح شد که یکی از بهترین آن ها کار هیلبرت بود که با ارائه ی ۸ اصل موضوع برای وقوع، ۴ اصل برای نسبیت، ۵ اصل برای قابلیت انطباق، اصل پیوستگی، اصل ارشمیدس و اصل توازی به نتقیح کار اقلیدس پرداخت.
شاید تا اینجا این سوال برای شما پیش آمده باشد که کدام یک از سه هندسه راستین است؟ یا به عبارتی دیگر کدام هندسه عملا فضای مادی ما را توصیف می کند؟ ما در جواب به این سوال به این سخن از کایزر قناعت می کنیم و مقاله ی خود را با آن به پایان می رسانیم: «سه هندسه از حیث استواری، سازگاری درونی، سازش پذیری داخلی، و مطابقت منطقی بین اجزای خود در یک سطحند، و این بالاترین سطحی است که آدمی بدان دست یافته است. هر سه آیین فرزندان خلف یک گوهرند: گوهر هندسه پردازی که افلاطون آن را خدایی دانسته است_ و هر سه جاویدانند. کاری که خدای هماهنگی فکری آن را الهام و تایید کرده است از میان نمی تواند رفت، و زنده جاویدان است.»

منابع:
۱) سرگذشت ریاضیات، پرویز شهریاری_تهران: نشر مهاجر، ۱۳۷۹٫ صص:۷۶/۸۴
۲) هندسه ی نااقلیدسی، هارولد ا.ولف، ترجمه ی احمد بیرشک_چاپ سپر.
۳) هندسه در گذشته و حال، پرویز شهریاری_چاپ رامین.
۴) هندسه های اقلیدسی و نااقلیدسی، ماروین جی گرینبرگ ، ترجمه شفیعیها ، مرکز نشر دانشگاهی
۵) هندسه نا اقلیدسی، ترجمه پرویز شهریاری، انتشارات اندیشه
۶) هندسه لوباچفسکئی، آ.س. اسموگورژفسکی ،ترجمه‌ی: احمد بیرشک، انتشارات دانشگاه صنعتی شریف
۷) لوباچوفسکی هندسه نااقلیدسی، و. کاگان، ترجمه‌ی: پرویز شهریاری، انتشارات توکا
   روزنامه شرق، شماره ۸۴۰، ۱/۶/۸۵

دانلود خلاصه فرمولهای فیزیک سوم دبیرستان



تمامی روابط و فرمولهای فیزیك سوم دبیرستان به صورت خلاصه شده و كاملا طبقه بندی شده

مناسب برای دانش آموزان سال سوم رشته های ریاضی و تجربی و همچنین داوطلبان كنكور

دانلود ( 233k )

هندسه های نااقلیدسی - قسمت دوم

گئوس اولین شخصی بود که بطور کامل موفق به درک هندسه ی نااقلیدسی شد. یعنی همان چیزی که ارستو قرن ها قبل بوجود آمدن آن را پیش بینی کرده بود، ارستو مینویسد:« ذات مثلث نهفته در مجموع زاویه های آن است این مجموع میتواند برابر با دو زاویه ی قائمه، بزرگتر و یا کوچکتر از آن باشد. و این در واقع، به زبان امروزی، مرزی است که سه گونه هندسه یعنی «هندسه ی اقلیدسی»، «هندسه ی لباچفسکی» و «هندسه ی ریمانی» را از هم جدا می کند.
گئوس در نامه ای به یکی از دوستانش به نام فوکوش بویویی نوشت:«راه من، تو و امثال ما برای اثبات اصل توازی راهی بی پایان است و موفقیتی در این کار نصیبمان نخواهد شد، حتی مطالعات من باعث شک در مورد حقیقت خود هندسه شده است.»
در این زمان لباچفسکی شش ساله بود و فیلسوفانی مانند کانت اجتماع را تحت الشعاع خود قرار داده بودند. از طرفی گئوس نیز به دلیل موقعیت اجتماعی خود از رو دررویی با صاحب نظران اجتناب میکرد، ظاهرا او میترسید که مطالبش را نفهمند و انتقادش کنند. خود او میگوید:«از آن می ترسم که هرکس که نشان داده است فکر ریاضی باوری دارد، آن چه را که من میگویم بد بفهمد بلکه آن را مانند یک القای خصوصی در نظر میگیریم که به هیچ روی به اطلاع مردم نرسد و برای عموم منتشر نشود.» عده ای نیز علت چاپ نکردن آثارش را اولا عقاید ماتریالیستی اش و دیگری کج فهمی های روسیه ی تزاری میدانند. به هر حال تصور گئوس در مورد منتشر ساختن نتایج کارش سبب شد که سهمی از افتخاری که تمامش ممکن بود از آن او باشد نصیب دیگران شود.
گئوس هندسه ی جدیدی را که بدان پی برده بود هندسه ی نااقلیدسی نامید و در نامه ای به دوست ریاضیدانش تاور بنوس نوشت:«همه ی تلاش های من برای یافتن یک تناقض یا ناسازگاری از این هندسه ی نااقلیدسی به شگفت انجامیده است. من گاهی به شوخی آرزو می کنم که ای کاش هندسه ی اقلیدسی راست نبود، چون در آن صورت ما از پیش انگاره ی مطلقی برای اندازه گیری داشتیم.»
یانوش بویویی پسر فوکوش نیز برای اثبات اصل پنجم تلاش می کرد و پدرش همواره به او میگفت:«تو دیگر نباید برای گام نهادن در راه توازی ها تلاش کنی، من پیچ و خم های این راه را از اول تا به آخر میشناسم. این شب بی پایان همه ی روشنایی و شادمانی زندگی مرا به کام نابودی فروبرده است، التماس می کنم دانش موازی ها را رها کنی.» اما یانوش جوان از اخطار پدرش نهراسید چرا که اندیشه های دیگری را در این رابطه در ذهنش میپروراند. سال ها بعد در نامه ای به پدرش نوشت: « من چیزهای بسیار شگفت انگیزی کشف کرده ام که مرا متحیر ساخته است….من از هیچ دنیای عجیبی خلق کرده ام.» پدر یانوش او را به تسریع در اعلام کشفی که کرده بود وادار میکرد و به او میگفت:« به نظر من عاقلانه است که اگر تو به حل مساله ایی دست یافته ای در انتشار آن به دو دلیل شتاب کنی. نخست آنکه اندیشه هایت ممکن است به آسانی به دیگری القا شود و به انتشار آن دست بزند و دوم به دلیل این که بنظر می رسد که بسیاری چیزها در یک زمان، در چند جا با هم کشف شده اند.» عقیده ی پدر یانوش درست بود زیرا همین اتفاق نیز افتاد که تقریبا در یک زمان و مستقل از یکدیگر هندسه هایی که از جنبه منطقی سازگار بودند و در آن ها اصل پنجم انکار شده بود، بوسیله ی گائوس در آلمان، بویایی در مجارستان و لباچفسکی در روسیه کشف شد. بعد از اینکه پدر یانوش با خوشحالی برای گائوس نتایج کار پسرش را نوشت گائوس جواب نامه ی او را چنین آغاز کرد:«اگر با این عبارت آغاز کنم که یارای تمجید از چنین کاری را ندارم البته برای یک لحظه دچار شگفتی خواهید شد ولی کاری به جز این نمی توانم بکنم، تمجید از آن به منزله ی تمجید از خودم است.»
اما یانوش بویویی ۲۸ ساله نتیجه ی تحقیات خود را در همان سال ها در ضمیه ی ۲۶ صفحه ای کتاب تنتامن موسوم به Appendix چاپ کرد.
نیکلای لباچفسکی در همان زمان در دانشگاه غازان روسیه سخنرانی ایراد کرد، او معقد بود که اگر نتوانیم از سایر اصول هندسی اصل توازی را اثبات کنیم باید به فکر مجموعه اصول دیگری برای هندسه باشیم، اصولی که در دنیای واقعی حضور دارند
که ضمن آن شالوده ی هندسه ی هذلولی را ارایه نمود ولی متن سخنرانی دزدیده شد. او در ۱۸۲۹ محتوی کامل هندسه هذلولی را در نشریه دانشگاهی ای که به زبان روسی بود، نوشت که یازده سال بعد به آلمانی ترجمه شد.
لباچفسکی بیان کرد که از هر نقطه خارج یک خط می توان لااقل دو خط در همان صفحه و به موازات آن خط رسم کرد. او هندسه اش را در آغاز «هندسه ی انگاری» و سپس «هندسه ی عام» نام گذارد ما نیز امروزه به هندسه او هندسه ی هذلولی می گوییم. هر چند پس از فرض این هندسه بنظر می رسید که وی در ادامه به تناقض های بسیاری خواهد رسید اما توانست براساس همین فرض و مفروضات قبلی اقلیدس به مجموعه جدید از اصول هندسی برسد که حاوی هیچ گونه تناقضی نباشد. او پایه های هندسه ای را بنا نهاد که بعدها کمک بسیار زیادی به فیزیک و مکانیک غیر نیوتنی نمود.
لوباچفسکی علنا با تعلیمات و عقاید کانت درباره ی فضا به مثابه شهود ذهنی به مبارزه پرداخت. در واقع لباچفسکی با متزلزل ساختن «خلل پذیری» اصول اقلیدس ضربه ی سنگینی به فلسفهی کانت وارد ساخت. کانت معتقد بود که بررسی حقایق هندسه نتیجه ی تجربه ی انسان نیست بلکه اشکال ذاتی و غیر قابل تغییر شناخت انسانی هستند و برای این نظر خود از خلل پذیری اصول هندسه ی اقلیدسی بعنوان نقطه ی اتکای اساسی استفاده می کرد.
و بدین صورت بود که لباچفسکی و بویویی هر دو و بطور مستقل پایه گذار هندسه ی هذلولی شدند. هندسه ای که در آن نقیض اصل توازی را بجای اصل موضوع مفروض میگیریم. این امر هندسه ی حیرت انگیزی را منجر می شود که با هندسه ی اقلیدسی تفاوت اساسی دارد. به قول گائوس قضایای این هندسه به باطلنما می مانند و شاید در نظر فردی مبتدی بی معنی جلوه کنند، ولی تفکر پی گیر و آرام آشکار می سازد که هیچ چیز ناممکن در آن نیست.
کشف هندسه ی نااقلیدسی درک هندسه دان ها را به کلی دگرگون کرد همین حقیقت که هندسه ی نااقلیدسی کامل و بدون تناقض است، اعتماد چند صد ساله را نسبت به کلمات «واضح است»، «به نظر می رسد» را از بین برد، کلماتی که تکیه کلام های هندسه دان های قدیم بود. تحلیل اصل اقلیدس که قرن ها طول کشیده بود استحکام نتایج هندسه ی مقدماتی را به کلی متزلزل کرد، این تحلیل روشن کرد که بین آن حقایق هندسه که گمان میرفت ارتباطی با یکدیگر ندارند، چه ارتباط عمیقی وجود دارد. و در نتیجه روابط فضایی در جهان مادی به نحوی نمایان شد.
به این ترتیب، دستگاه اصول و تعاریف اقلیدس بعنوان پایه ای برای ساختمان هندسه غیر کافی بود. در دنیای افکار و ایده آل های جدید، دیگر این تعاریف و اصول مطلقا ناقص بودند و نمی توانسنتد پیشرفت های علوم دقیقه(فیزیک، نجوم و…) را تامین نمایند

دانلود خلاصه فرمولهای فیزیک دوم دبیرستان



در این جزوه آموزشی تمامی فرمولها و روابط فیزیك سال دوم دبیرستان جمع آوری شده است

كه برای دانش آموزان و داوطلبان كنكور بسیار مفید است
دانلود ( 246k )

هندسه های نااقلیدسی (قسمت اول)


الف) مقدمه
«هندسه بهترین و ساده ترین منطق ها و مناسب ترین طریق پایدار ساختن اندیشه هاست.» «دکتر فضل الله رضا»
علم هندسه مانند همه ی علوم دیگر از مشاهده و تجربه ناشی شده و ارتباط جدی با احتیاجات اقتصادی بشر دارد. کلمه ی «هندسه» یک کلمه ی یونانی و به معنی مساحی(اندازه ی زمین) است. هندسه و مفاهیم آن از طرفی زاییده ی تجربه و احتیاج بشرند و از طرف دیگر درستی آن باز هم در صحنه ی علوم علمی مورد آزمایش و استفاده قرار می گیرد.
باور مردم از زمان یونانیان باستان تا قرن نوزدهم این بود که هندسه ی اقلیدسی، حقیقت محض و بی کاستی است که فضای مادی را بطور کامل توجیه می کند. حتی کانت اعتقاد داشت که هندسه ی اقلیدسی، ذاتی ساختار ذهن انسان است…اما هندسه دانهای قرن نوزدهم نشان دادند که اولا هندسه ی اقلیدسی تنها هندسه ی ممکن نیست، ثانیا این که هندسه فضای مادی اقلیدسی یا نا اقلیدسی است، امری تجربی است که خارج از حیطه ی ریاضیات محض می باشد و ثالثا هندسه ی اقلیدسی سازگارتر است، اگر و فقط اگر هندسه ی نااقلیدسی سازگار باشد یعنی این دو هندسه به بیانی نادقیق«به یک نسبت درستند.»

ب) تاریخچه ی پیدایش هندسه ی نااقلیدسی
در حدود سیصد سال قبل از میلاد، اقلیدس کتاب «مقدمات» خود را به رشته ی تحریر در آورد، او بر اساس پنچ اصل موضوع و تعدادی اصطلاح اولیه تمام هندسه ی شناخته شده تا زمان خود را بصورت دستگاهمند و به روش اصل موضوعی در کتابش ذکر کرد. یکی از اصل های اقلیدس که بیشتر از همه توجه ریاضیدانان را بخود جلب کرد، اصل پنجم این کتاب بود. اقلیدس این اصل را که به «اصل توازی» معروف شده است این طور بیان می دارد:
«اگر خطی دو خط را چنان قطع کند که مجموع زوایای داخلی کتر از دو قائمه باشد، آن گاه دو خط همدیگر را در همان طرف قطع می کنند.»
که بعدها معادل آن یعنی:«از هر نقطه خارج یک خط راست، تنها یک خط راست موازی با آن خط و در همان صفحه ی مفروض میتوان رسم کرد.» تنظیم شد. تلاش برای اثبات این اصل براساس چهار اصل دیگربه بیش از بیست قرن انجامید و در این مدت بنظر می رسید که هندسه با بن بست مواجه شده است. در واقع از همان زمان که کتاب مقدمات اقلیدس نوشته شد، بحث و تفسیر درباره ی آن آغاز گشت، این بحث ها از دو جهت بود:
۱) برطرف کردن ابهام هایی که در«تعریف ها»، «اصل ها» و «قضیه ها» وجود داشت.
۲) بحث درباره ی اصل توازی.
اما با وجود اینکه دانشمندان برای اثبات دقیق این اصل با عدم موفقیت های فراوان مواجه شده بودند، باز هم دست از کوشش بر نداشتند دلیل آن این بود که علمای هندسه اعتقاد داشتند که بدون روشن کردن موقعیت این اصل نمی توان ساختمان هندسه را بطور دقیق و کامل انجام داد، این تلاش ها سرانجام به کشف هندسه های نااقلیدسی منجر شد.
می گویند اولین کسی که به استقلال اصل پنجم یا به گفته ی کایزر «مشهورترین تک سخن در تاریخ علم» شک کرد، خود اقلیدس بود. بعد از او بطلمیوس (حدود ۱۵۰ سال پیش از میلاد) برای اثبات آن برخاست. پرودوکلوس نیز در قرن پنجم شرحی بر کتاب اصول نوشت و ضمن نشان دادن اشتباه برهان های قبلی، تلاش کرد تا اثباتی در این زمینه ارائه کند.
بعد از آن شاهد اثبات های دیگری بودیم که هیچ یک به نتیجه ی مطلوب نرسیدند. از جمله دانشمندان ایرانی که برای اثبات این اصل تلاش کرد میتوان به خیام، خواجه نصیر الدین طوسی، نیریزی و ابن هیثم اشاره نمود.
خیام در مقاله ی اول کتاب خود با نام«شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس»
به مساله ی اصل توازی پرداخت. او میگوید:«اشتباه دانشمندان سابق در این است که بنیان های فلسفی را در نظر نمی گیرند…». او که سخت طرفدار عقاید کانت بود منظور از عقاید فلسفی را همان عقاید کانت میداند و بدان اشاره می کند.
دانشمندان اروپایی نیز برای اثبات این اصل تلاش های در خور توجهی کردند کسانی همانند: جان والیس و جیرولاموساکری.
ساکری در ۱۶۹۷ کتابی با عنوان «اقلیدس مبرا از هر نقص» را ارائه کرد که در آن برای اثبات اصل پنجم که بیشتر به یک قضیه شبیه بود تا اصل، از روش برهان خلف استفاده کرد و سعی کرد تا به تناقض برسد، اما در واقع او هرگز به تناقضی نرسید. شاید اگر ساکری میدانست که به این دلیل ساده به تناقض نمی سد که اصلا تناقضی در کار نیست، کشف هندسه های اقلیدسی نزدیک به یک قرن زودتر صورت می پذیرفت.
اندکی بعد و در قرن ۱۸ و در آلمان لامبرت مانند ساکری با استفاده از برهان خلف سعی کرد اصل توازی را اثبات کند اما او نیز به تناقضی نرسید و در رده ی اثبات کننده گان ناکام این اصل قرار گرفت. چنین می نماید که وی دریافته بود که دلایل علیه بیشتر پی آمد سنت ها و احساسات بودند. او معتقد بود این دلایل از نوعی بودند که بایستی به یکباره از عرصه ی هندسه و نیز از میدان هر علمی بیرون رانده شود.
پژوهش های او درباره ی نظریه ی توازی بوسیله ی رساله ای از آدرین لژاندر طی سال ها کار روی اصل توازی، به مجموعه ای از اثبات های اشتباه دست یافت که از آن ها در کلاس هندسه اش استفاده میکرد اما دو گزاره ی مهم که لژاندر ثابت کرد پایه گذار «هندسه ی مطلق» (یعنی هندسه ی مبتنی بر چهار اصل اول) بود.
اصل توازی آن چنان ذهن او را به خود معطوف داشته بود که طی ۲۹ سال چند بار اصول هندسه اش را تجدید چاپ کرد و هر بار یکی از کوشش های تازه اش در مورد اصل توازی را در آن ارج نمود.

جدول سودوکو


تاریخچه:سودوکو یا سادوکو  مخفف عبارت ژاپنی “Suuji wa dokushin ni kagiru”  به معنی عدد های بی تکرار است و نوعی جدول اعداد است که امروزه یکی از سرگرمی های رایج در کشورهای مختلف جهان بشمار می آید. سودوکو فقط یکی از نامهای این بازی است. در آمریکا این بازی به نام “number place “مشهور است. گفته می شود که این بازی ریشه در چین باستان دارد و در قرن ۱۷ میلادی به اتریش برده شد و بعد از آن به بقیه اروپا و آمریکا راه پیدا کرده، بعد از گذشت زمان های طولانی در دهه ی۸۰ میلادی در مجله های تفریحی ظاهر شد. اما در جایی دیگر نیز آمده است که نخستین جدول سودوکو را یک ریاضیدان اروپایی در قرن هجدهم طراحی کرده است .
در سالهای گذشته این جدول کاربرد عمومی خود را برای سرگرمی  پیدا کرده و خیلی ها را  به خود معتاد کرده است.  این روزها سودوکو سرگرمی بسیاری از مردم جهان شده است، کتاب های مجموعه این جدول ها نیز در نشریات کشورهای مختلف به چاپ می رسد و بسیاری از روزنامه های مترویی در کشور های غربی جدول سودوکو را در صفحات سرگرمی خود گنجانده اند. میزان محبوبیت این بازی رو به گسترش به میزانی است که نسخه های نرم افزاری این بازی برای تلفن های همراه رواج پیدا کرده و حتی مسابقه های تلویزیونی حل سودوکو در کوتاه ترین زمان ممکن به راه افتاده است. این بازی در نمایشگاه بین المللی بازی و سرگرمی آلمان به عنوان محبوب ترین و پرطرفدارترین بازی شناخته شده است و همچنین قانون بسیار ساده و روشنی دارد.


قوانین بازی:                  ¼br> سودوکو انواع مختلف ساده ، متوسط ، دشوار و خیلی دشوار دارد و بسته به تعداد خانه های خالی دشوارتر می شود. بازی سودوکو را از سه جنبه می توان طبقه بندی نمود. یکی از این جنبه ها مرتبط است با ساختار فیزیکی جدول و تعداد خانه های آن که حالات متفاوتی را در بر می گیرد. مورد دیگر با اعمال قوانین مختلف در بعضی از جداول گوناگون، البته بدون تغییر در قوانین پایه ای و بنیادین این بازی در ارتباط می باشد. در نهایت جنبه سوم رتبه بندی این بازی از درجه آسان تا دشوار می باشد.
نوع متداول سودوکو در واقع نوعی جدول است که از ۹ ستون عمودی و ۹ ستون افقی تشکیل شده و کل جدول هم به ۹ بخش  کوچکتر تقسیم میشود.
حالا شما باید اعداد ۱ تا ۹ را در هر یک از جدول های کوچکتر بدون تکرار بنویسید، به صورتی که در هر ستون بزرگتر افقی یا عمودی هیچ عددی تکرار نشود . در واقع هم باید از تمام اعداد ۱ تا ۹ در همه ستون های عمودی و افقی استفاده کنید و هم باید مراقب باشید هیچ عددی تکرار نشود و در همه مربع های ۳ ستونی کوچکتر نیز به همین ترتیب همه اعداد ۱ تا ۹ بیاید و تکرار نشود. همیشه به عنوان راهنمایی چند عدد در جدول از قبل مشخص میشود تا بقیه اعداد را شما پیدا کنید .

روش حل:ابتدا در تمام خانه های خالی جدول، اعداد را از یک تا نه می نویسیم.
سپس به سراغ یکی از اعدادی که از قبل توسط طراح نوشته شده می رویم و تمام اعداد مشابه آن را که در عرضش (بصورت افقی )قرار گرفته اند را پاک می کنیم و سپس یک خط افقی در بالای آن عدد می کشیم که مشخص باشد.
در این مرحله همانند مرحله قبل عمل می کنیم با این اختلاف که در تمام خانه های عمودی در بالا یا پایین عدد مورد نظر اعداد مشابه را پاک می کنیم وسپس با یک خط عمودی در کنار آن عدد آن را مشخص می نماییم .
اکنون باید اعداد مشابه عدد مورد نظر را در مربع نه خانه ای متناظر، پاک کنیم وعدد را با یک دایره بر دور آن مشخص کنیم.
فقط سه مرحله قبلی را در مورد تمام اعداد از قبل نوشته شده (اعداد چاپی) تکرار کنیم و کشیدن خطهای عمودی افقی و دایره را بر آن عددها نباید فراموش کنیم که این عمل می تواند به شما نشان دهد که کدام یک از قلم افتاده است.
وقتی که تمام اعداد چاپی با هر سه علامت مشخص شد کار ما تا این مرحله تمام شده است.
در این مرحله به دنبال خانه هایی می گردیم که فقط یک عدد در آنها باقی مانده و آن اعداد را پررنگ می کنیم.
ما باید در هر ستون نیز عددی را که فقط یکبار درآن ستون آمده را پیدا کنیم که این عدد یقینا جواب همان خانه است و این عدد را هم پررنگ کنیم.
اکنون در هر مربع نه خانه ای عددی را که فقط یکبار در این نه خانه آمده است را یافته و به عنوان جواب یادداشت می کنیم.

 منابع:۱٫ ماهنامه بیدار/ تیر ماه ۸۵/ شماره۱۶
۲٫ مجله خانواده/ آذر ماه ۸۵/شماره ۳۳۷
۳٫ 
www.parsian.org
4. www.freekeyboard.net 5. www.osyan.net

دانلود خلاصه فرمولهای فیزیک اول دبیرستان



تمامی روابط و فرمولهای فیزیك دبیرستان به صورت خلاصه شده و كاملا طبقه بندی شده

مناسب برای دانش آموزان سال اول و همچنین داوطلبان كنكور

 دانلود (  323k )

دانلود نمونه سوالات المپیاد ریاضی

ردیف توضیحات لینك دانلود
1
مجموعه سوالات المپیاد ریاضی ایران، مراحل دوم سالهای 76 تا 86
دریافت با حجم 938 كیلوبایت
2
سوالات اولین المپیاد جهانی ریاضی (1959) با پاسخ
دریافت با حجم 80 كیلوبایت
3
سوالات المپیاد جهانی 2005 ریاضی با پاسخ
دریافت با حجم 159 كیلوبایت

تاریخچه مسابقات بین المللی المپیاد ریاضی


سابقه تاریخی مسابقات ریاضی به زمانی  باز می گردد كه مسابقات ریاضی دانش آموزی در كشور مجارستان آغاز شد و پس از آن رفته رفته، كشورهای دیگر به منظور تشویق و ترغیب دانش آموزان به فراگیری ریاضیات به برگزاری مسابقات ریاضی دست زدند تا این كه در سال 1959 میلادی كشور رومانی به ابتكار برگزاری اولین المپیاد بین المللی ریاضی دست زد، در اولین المپیاد فقط 6 كشور حضور داشتند ولی به مرور كشورهای بیشتری به المپیاد پیوستند.سال 1959 میلادی (1338 هجری شمسی) بخارست پایتخت كشور رومانی میزبان 6 كشور اروپای شرقی (بلوك شرق) به عنوان نخستین برگزار كننده المپیاد ریاضی بود. كشورهای مجارستان, چكسلواكی, لهستان, اتحاد جماهیر شوروی, بلغارستان و آلمان شرقی با مجموع 52 دانش آموز در این دوره از مسابقات شركت كردند. چهار سال بعد كشور یوگسلاوی و در سال بعد از آن مغولستان به این مسابقات پیوستند. در سال 1965 میلادی فنلاند نخستین كشور اروپای غربی بود كه به این مسابقات ملحق شد. در سال 1967 میلادی كشورهای انگلستان, سوئد, فرانسه و ایتالیا, در سال 1969 كشورهای باژیك و اتریش, در سال 1974 آمریكا و در سال 1977 الجزایر (به عنوان اولین كشور مسلمان) به عضویت این مسابقات درآمدند. در سال 1987 جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار در بیست و هشتمین دوره المپیاد ریاضی كه در كشور كوبا برگزار شد شركت نمود. هدف اولیه مسابقات, تشویق جوانان به مطالعه ریاضی و كشف استعدادهای درخشان دانش آموزان است (ناگفته نماند كه تا قبل از فروریزی نظام سوسیالیستی در كشورهای بلوك شرق, این مسابقات, صحنه نوعی رقابت بین بلوك شرق و غرب نیز بوده است). كشورهای بلوك شرق بصورت حرفه ای با المپیاد برخورد داشته اند, لیكن پس از تغییر نظامهای سیاسی در این كشورها, امروزه جنبه علمی بیشتر مورد توجه است. سابقه تاریخی مسابقات ریاضی به 1984 میلادی باز می گردد كه مسابقات ریاضی دانش آموزی در كشور مجارستان آغاز شد و پس از آن رفته رفته، كشورهای دیگر به منظور تشویق و ترغیب دانش آموزان به فراگیری ریاضیات به برگزاری مسابقات ریاضی دست زدند تا این كه در سال 1959 میلادی كشور رومانی به ابتكار برگزاری اولین المپیاد بین المللی ریاضی دست زد، در اولین المپیاد فقط 6 كشور حضور داشتند ولی به مرور كشورهای بیشتری به المپیاد پیوستند. به طوری كه در حال حاضر بیش از 80 كشور با تیمهایی متشكل از 6 دانش آموز دبیرستانی در المپیاد شركت می كنند، و المپیاد بین المللی راضی معتبرترین مسابقه بین المللی ریاضی دانش آموزی است.مسابقات دانش آموزی ریاضی در كشور ما نیز جایگاه ویژه ای یافته است. اولین مسابقه ریاضی دانش آموزی در فروردین 1262 بین دانش آموزان برگزیده ستاسر كشور برگزار شد و برای اولین بار در سال 1366 تیمی به المپیاد بین المللی ریاضی اعزام شد، توفیق تیمهای اعزامی در المپیاد بین المللی ریاضی موجب رونق این مسابقات و علاقه مندی دانش آموزان زیادی به به شركت در المپیاد ملی ریاضی شده است، این امر نوعی آموزش غیر رسمی بسیار ارزنده را بین دانش آموزان كشور ما رایح كرده است كه دستاوردهای بسیار ارزنده ای در تقویت بنیه علمی و ایحاد روحیه دانشوری به همراه داشته است، روحیه ای كه نوید بخش آینده است.

تاریخچه المپیاد ریاضی در ایران
مسابقات ریاضی در كشور ما نیز جایگاه ویژه ای یافته است.اولین مسابقه دانش آموزی در فروردین 1362 بین دانش آموزان برگزیده سرتاسر كشور بر گزار شد. و در سال 1366 تیم شش نفره ایران به سرپرستی آقای دكتر محمدعلی نجفی استاد دانشگاه صنعتی شریف (وزیر سابق آموزش و پرورش) در هاوانا پایتخت كوبا برای نختسین بار در این المپیاد ریاضی جهانی شركت كردند. در این مسابقات كه با حضور 42 كشور و 243 دانش آموز از سراسر جهان برگزار می شد, ایران با كسب یك مدال برنز توسط آقای علی اصغر خانبان, به مقام بیست و ششم دست یافت. این نتیجه با توجه با اولین حضور ایران در مسابقات بسیار عالی و دور از انتظار بود. با موفقیت ایران در این مسابقات برای اولین بار كمیته ای به عنوان كمیته برگزاری مسابقات ریاضی كشور از اساتید دانشگاه, كارشناسان دفتر برنامه ریزی و تالیف كتب درسی وزارت آموزش و پرورش و دبیران كارآزموده ریاضی تشكیل شد كه مسئولیت برنامه‌ریزی, طراحی سئوال, برگزاری مسابقات و تشكیل اردوی آمادگی دانش آموزان را بعهده گرفت.توفیق تیمهای اعزامی درالمپیاد بین المللی ریاضی موجب رونق این مسابقات و علاقه مندی دانش آموزان زیادی به به شركت در المپیاد ملی ریاضی شده است، این امر نوعی آموزش غیر رسمی بسیار ارزنده را بین دانش آموزان كشور ما رایح كرده است كه دستاوردهای بسیار ارزنده ای در تقویت بنیه علمی و ایحاد روحیه دانشوری به همراه داشته است، روحیه ای كه نوید بخش آینده است.
چگونگی برگزاری مسابقات المپیاد بین المللی ریاضی بعد از مراسم افتتاحیه با حضور مقامات فرهنگی كشور برگزار كننده, سرپرستان و دانش آموزان, مسابقات آغاز می گردد. مسابقات عمدتاً طی 2 روز و با طرح 3 مسأله در هر روز به مدت 5 تا 6 ساعت برگزار می شود. قبل از برگزاری امتحان, مسائل به رویت هیاتهای سرپرستی رسیده و آنها نیز نظرات خود را اظهار می دارند. ترجمه صورت مسائل به عهده سرپرستان و تصحیح اوراق به عهده مصححینی از بین كشورهای برگزار كننده تعیین می شوند, و در نهایت با بحث و بررسی بر روی پاسخ مسائل توسط هیات ژوری و سرپرستان هر تیم, امتیاز شركت كنندگان مشخص می شود. در مراسم اختتامیه اعلام رتبه‌ها به ترتیب از انتها تا ابتدای جدول و متناسب با تعداد مدالهای طلا, نقره و برنز دریافتی شركت كنندگان صورت می‌گیرد. ارتباط هیاتهای علمی (سرپرستان) با یكدیگر و تماسهای بعدی آنان و انتقال تجربیات و آشنایی دانش آموزان با یكدیگر, خارج از هرگونه دسته بندیهای سیاسی و تقسیمات جغرافیایی از ثمرات خوب این گردهمایی هاست. در پایان مراسم, كشور میزبان سال بعد, از كلیه شركت كنندگان رسماً دعوت بعمل می آورد. مرسوم است هر كشور كه خواستار شركت و اعزام تیم ملی ریاضی خود به اینگونه مسابقات است می بایست در سال اول تنها اقدام به اعزام ناظر به این مسابقات بنماید. به كشورهایی كه طی چند دوره شركت مرتباً كمترین امتیاز را كسب كنند اختطار داده می شود. اجرای بازدیدهای دسته جمعی و برنامه های تفریحی – هنری از دیگر اموری است كه در پایان این نوع مسابقات مرسوم است.

دانلود نمونه سوالات المپیاد ریاضی ایران

این هم کتاب الکترونیکی نمونه سوالات المپیاد داخلی ایران    نسخه pdf

دانلود فایل